ادغام کبیر
ادغام کبیر آن است که نخستین دو حرف آن متحرک باشد خواه آن دو حرف مثل هم باشند یا از یک جنس، یا نزدیک به هم (متقارب) بوده باشند، و آن را بدین جهت کبیر نامیدهاند که بسیار واقع میشود، چون که حرکت از سکون بیشتر است.
در وجه این نامگذاری اقوال دیگری نیز هست مثلاً: میگویند: چون که پیش از ادغام در سکون دادن به متحرک تأثیر دارد، و میگویند: برای دشواری آن، و گفته میشود: برای اینکه شامل دو نوع (مثلین) و (جنسین و متقاربین) میباشد، و از پیشوایان دهگانه قرائت که نسبت ادغام به آنها مشهور است: ابوعمروبن العلاء میباشد و از جماعتی غیر از این ده نفر نیز ادغام نقل گردیده، از جمله: حسن بصری، اعمش، ابن محیصن و ... .
وجه این ادغام: طلب تخفیف و سبک کردن تلفظ است، و بسیاری از کسانی که در قرائت تصنیف کردهاند اصلاً یادی از این ادغام ننمودهاند، مانند: ابیعبید در کتابش و ابن مجاهد در کتاب المسبعه و مکی در تبصره و طلمنکی در الروضه و ابن سفیان در الهادی و ابن شرع در الکافی و المهدوی در کتاب الهدایه و غیر اینها.
مؤلف کتاب تقریب النشر میگوید: «منظور ما از متمائلین آن دو حرفی است که از نظر مخرج و صفت متفق باشند، و متجانسین آن دو حرفی است که از نظر مخرج یکی ولی از نظر صفت با هم متفاوت باشند، و متقاربین آن است که از نظر مخرج یا صفت نزدیک به هم باشند، حروفی که از متماثلین ادغام میشوند هفده حرفاند: باء، تاء، ثاء، راء، سین، عین، غین، فاء، قاف، کاف، لام، میم، نون، واو، هاء و یاء، مانند ﴿الْكِتَابَ بِالْحَقِّ﴾، ﴿الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا﴾، ﴿حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ﴾، ﴿النِّكَاحِ حَتَّى﴾، ﴿شَهْرُ رَمَضَانَ﴾، ﴿النَّاسَ سُكَارَى﴾، ﴿يَشْفَعُ عِنْدَهُ﴾﴿يَبْتَغِ غَيْرَ الْأِسْلامِ﴾، ﴿اخْتَلَفَ فِيهِ﴾، ﴿أَفَاقَ قَالَ﴾، ﴿إِنَّكِ كُنْتِ﴾، ﴿لا قِبَلَ لَهُمْ﴾، ﴿الرَّحِيمِ مَالِكِ﴾، ﴿وَنَحْنُ نُسَبِّحُ﴾، ﴿هُوَ وَلِيُّهُمُ﴾، ﴿فِيهِ هُدىً﴾، ﴿يَأْتِيَ يَوْمٌ﴾.
و شرط این ادغام آن است که دو حرف مثل هم در نوشتن کنار هم باشند بنابراین مثل ﴿أَنَا نَذِيرٌ﴾ادغام نمیشود چون که الف در میان دو حرف مثل هم قرار گرفته است، و نیز شرط است که در دو کلمه باشند، بنابراین اگر در یک کلمه دو حرف مثل هم به هم رسیدند، ادغام نمیشود، مگر در دو مورد: ﴿مَنَاسِكَكُمْ﴾در سورهی البقره، و ﴿مَا سَلَكَكُمْ﴾در سورهی المدثر، و شرط دیگرش این است که حرف اول تاء ضمیر متکلم یا مخاطب نباشد، پس اگر ضمیر باشد ادغام نمیشود مانند: ﴿كُنْتُ تُرَاباً﴾﴿أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ﴾و نیز نمیبایست مشدد باشد که در این صورت ادغام نمیگردد مانند: ﴿مَسَّ سَقَرَ﴾﴿رَبِّ بِمَا﴾و نیز شرط است که تنوین نداشته باشد وگرنه ادغام نمیشود مانند: ﴿غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾﴿سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾.
اما حروف مدغم متجانسین و متقاربین شانزده حرف است که در این جمله جمع میشود: (رُضْ سَنَشُدُّ حُجَّتَكَ بِذُلِّ قَثْمٍ) و شرطش این است که حرف اول مشدد نباشد مانند (أَشَدَّ ذِكْراً) و تنوین نداشته باشد مانند: ﴿فِي ظُلُمَاتٍ ثَلاثٍ﴾و تاء ضمیر نباشد مثل ﴿خَلَقْتَ طِيناً﴾. بنابراین باء فقط در میم ادغام میشود مثل: ﴿يُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ﴾و تاء در ده حرف ادغام میشود: ۱- تاء ﴿بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ﴾۲- جیم ﴿الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ﴾۳- ذال ﴿السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ﴾۴- زای ﴿الْجَنَّةَ زُمَراً﴾۵- سین ﴿الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ﴾ولی در ﴿وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً﴾ادغام نمیشود؛ زیرا که ماقبل تاء ساکن است و فتحه هم خفیف. ۶- شین ﴿بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ﴾۷- صاد ﴿وَالْمَلائِكَةُ صَفّاً﴾۸- ضاد ﴿وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحاً﴾۹- طاء ﴿وَأَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ﴾۱۰- ظاء ﴿الْمَلائِكَةُ ظَالِمِي﴾.
و ثاء در پنج حرف ادغام میشود: ۱- تاء ﴿حَيْثُ تُؤْمَرُونَ﴾۲- ذال ﴿وَالْحَرْثِ ذَلِكَ﴾۳- سین ﴿وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ﴾۴- شین ﴿حَيْثُ شِئْتُمَا﴾۵- ضاد ﴿حَدِيثُ ضَيْفِ﴾.
و جیم در دو حرف ادغام میشود: ۱- شین ﴿أَخْرَجَ شَطْأَهُ﴾۲- تاء ﴿ذِي الْمَعَارِجِ تَعْرُجُ﴾.
و حاء در عین فقط ادغام میشود و تنها در: ﴿زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ﴾.
و دال در ده حرف ادغام میشود: ۱- تاء ﴿الْمَسَاجِدِ تلك﴾﴿بَعْدَ تَوْكِيدِهَا﴾۲- ثاء ﴿يُرِيدُ ثَوَابَ﴾۳- جیم ﴿دَاوُدُ جَالُوتَ﴾۴- ذال ﴿وَالْقَلائِدَ ذَلِكَ﴾۵- زای ﴿يَكَادُ زَيْتُهَا﴾۶- سین ﴿الأَصْفَادِ سَرَابِيلُهُمْ﴾۷- شین ﴿وَشَهِدَ شَاهِدٌ﴾۸- صاد ﴿نَفْقِدُ صُوَاعَ﴾۹- ضاد ﴿مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ﴾۱۰- ظاء ﴿يُرِيدُ ظُلْماً﴾، و در حال مفتوح ـ بودن بعد از ساکن ادغام نمیشود مگر در تاء که تجانس قویتر است. و ذال در سین ادغام میشود در ﴿فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ﴾و در صاد در ﴿مَا ٱتَّخَذَ صَٰحِبَةٗ﴾.
وراء در لام ادغام میشود مانند: ﴿هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ﴾﴿المصير لا يُكَلِّفُ﴾﴿والنهار لآيات﴾ولی اگر مفتوح باشد و ماقبلش ساکن ادغام نمیشود مثل: ﴿وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا﴾و سین در زاء ادغام میشود در ﴿وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ﴾و در شین در ﴿الرَّأْسُ شَيْباً﴾.
و شین در سین ادغام میشود در ﴿ذِي الْعَرْشِ سَبِيلاً﴾فقط، و در ضاد ادغام میشود تنها در ﴿لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ﴾.
و قاف در کاف ـ در صورتی که ماقبلش متحرک باشد ـ ادغام میشود مانند: ﴿يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ﴾، و نیز اگر قاف با کاف در یک کلمه باشند و بعد از آنها میم واقع شود مثل ﴿خَلَقَكُمْ﴾.
و کاف در قابل ادغام میشود به شرط اینکه ماقبلش متحرک باشد مثل ﴿وَنُقَدِّسُ لَكَ قال﴾نه اینکه ماقبلش ساکن باشد مثل: ﴿وَتَرَكُوكَ قَائِماً﴾.
و لام در راء ادغام میشود اگر ماقبلش متحرک باشد مثل: ﴿رُسُلُ رَبِّكَ﴾یا ماقبل ساکن باشد ولی خود لام مضموم یا مکسور باشد مثل: ﴿لَقَوْلُ رَسُولٍ﴾﴿إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ﴾نه اینکه مفتوح باشد مثل: ﴿فَيَقُولَ رَبِّ﴾مگر لام ﴿قَالَ﴾که هر جای قرآن واقع شود ادغام میگردد مثل: ﴿قَالَ رَبِّ﴾﴿قَالَ رَجُلانِ﴾. و میم وقتی کنار باء قرار گیرد ساکن میشود اگر ماقبلش متحرک باشد پس اخفاء میگردد با غنّه مانند: ﴿أَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ﴾﴿يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ﴾﴿مَرْيَمَ بُهْتَاناً﴾و این نوعی از اخفاء است که بیان آن خواهد آمد، و اینکه ابن الجزری آن را در انواع ادغام آورده است پیروی از بعضی متقدمین میباشد و خودش در النشر گفته: این درست نیست؛ زیرا که اگر ماقبلش ساکن باشد اظهار میگردد مانند: ﴿إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ﴾.
و نون اگر ماقبش متحرک باشد در راء و لام ادغام میشود مانند: ﴿تَأَذَّنَ رَبُّكَ﴾﴿لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ﴾ولی اگر ماقبل ساکن باشد در هر دو (راء و لام) اظهار میگردد، مثل ﴿يَخَافُونَ رَبَّهُمْ﴾﴿أَنْ تَكُونَ لَهُمْ﴾مگر نون ﴿نَحْنُ﴾که ادغام میشود مانند: ﴿نَحْنُ لَهُ﴾﴿وَمَا نَحْنُ لَكَ﴾برای اینکه بسیار بوده و نون هم در آن تکرار شده است، و حرکتش لازم و ثقیل است.