لات
مورد اختلاف است، عدهای گفتهاند: فعل ماضی است به معنی نقص، و به قولی: اصل آن لیس است که یاء به جهت حرکت یافتن قلب به الف شده ـ چون ماقبلش مفتوح است ـ و سین به یاء تبدیل گشته، و به قول دیگر: دو کلمه است (لا)ی نافیه که به جهت تأنیث کلمه تاء بر آن افزوده شده و به خاطر التقاء ساکنین متحرک گردیده است، جمهور بر این قول هستند و گویند: (لا)ی نافیه است و تاء در اول حین زیاد شده، ابوعبیده برای این قول استدلال کرده که: در مصحف عثمان خط آن را مخلوط و متصل به (حین) یافته است.
و درباره عمل آن نیز اختلاف شده، اخفش گفته: هیچ عمل نمیکند، اگر مرفوعی پس از آن واقع شود مبتدا و خبر خواهند بود، و اگر بعد از آن منصوب باشد، به وسیله فعل محذوفی منصوب گردیده، پس فرموده خدای تعالی: ﴿وَّلَاتَ حِينَ مَنَاصٖ﴾[ص: ۳]. به رفع یعنی: کائن لهم (= هیچ راه خلاصی برای آنان وجود ندارد) و به نصب یعنی لا أری حین مناص (= نمیبینم آن هنگام خلاصی را). و به قولی: عمل ان را انجام میدهد.
و جمهور گفتهاند: عمل لیس را انجام میدهد، و در همه اقوال معتبر است که جز یکی از دو معمول بعد از آن ذکر نمیگردد، و بجز در لفظ حین عمل نمیکند، و به قولی: و یا آنچه مرادف آن است، فراء گفته: و گاهی برای خصوص اسمهای زمان به صورت حرف جر به کار میرود، و بر این قول برآورده: ﴿وَّلَاتَ حِينَ﴾ به جر.