الإتقان فی علوم القرآن - فارسی- جلد اول

فهرست کتاب

فائده

فائده

ابن أبی حاتم از مجاهد آورده که گفت: هرکجا در قرآن «ان» آمده برای انکار است.

سوم: اینکه مخفف از ثقلیه باشد، پس بر هر دو جمله داخل می‌شود، و اکثر برآنند که چون بر اسمیه داخل گردد اهمال می‌شود، مانند: ﴿وَإِن كُلُّ ذَٰلِكَ لَمَّا مَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا[الزخرف: ۳۵]. ﴿وَإِن كُلّٞ لَّمَّا جَمِيعٞ لَّدَيۡنَا مُحۡضَرُونَ[یس: ۳۲]. ﴿إِنۡ هَٰذَٰنِ لَسَٰحِرَٰنِ[طه: ۶۳]. در قرائت حفص و ابن کثیر.

و گاهی عمل می‌کند، مانند: ﴿وَإِنَّ كُلّٗا لَّمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمۡ[هود: ۱۱۱]. ، در قرائت حرمیین. و اگر بر فعل داخل شود، بیشتر ماضی ناسخ است، مانند: ﴿وَإِن كَانَتۡ لَكَبِيرَةً[البقرة: ۱۴۳]. ﴿وَإِن كَادُواْ لَيَفۡتِنُونَكَ عَنِ ٱلَّذِيٓ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ[الإسراء: ۷۳]. و بعد از آن مضارع ناسخ می‌باشد، مانند: ﴿وَإِن يَكَادُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَيُزۡلِقُونَكَ[القلم: ۵۱]. ﴿وَإِن نَّظُنُّكَ لَمِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ[الشعراء: ۱۸۶]. و هرکجا بعد از «ان» لام مفتوحه باشد مخففه از ثقیله است.

چهارم: زایده، و بر این آورده‌اند: ﴿فِيمَآ إِن مَّكَّنَّٰكُمۡ فِيهِ[الأحقاف: ۲۶]. را.

پنجم: اینکه برای تعلیل باشد مانند «اذ»، چنانکه کوفیون گفته‌اند، و بر این برآورده‌اند فرموده خدای تعالی را: ﴿وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ[المائدة: ۵۷]. ﴿لَتَدۡخُلُنَّ ٱلۡمَسۡجِدَ ٱلۡحَرَامَ إِن شَآءَ ٱللَّهُ ءَامِنِينَ[الفتح: ۲۷]. ﴿وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ[آل‌عمران: ۱۳۹]. و امثال اینها که فعل در آنها محقق‌الوقوع می‌باشد.

و جمهور از آیه مشیت (= إن شاء الله) جواب داده‌اند که: آموختن به بندگان است که هرگاه از آینده خبر می‌دهند چگونه سخن بگویند، و یا اینکه اصل آن برای شرط بوده است، سپس به این صورت درآمده که برای تبرک ذکر می‌گردد، و یا اینکه معنی چنین است: لتدخل جمیعاً ان شاء الله الا یموت منکم احد قبل‌الدخول، و از سایر آیات جواب داده‌اند که شرط است و برای تهییج و برانگیختن به کار برده شده، چنانکه به فرزندت می‌گویی: ان کنت ابنی فأطعنی = اگر پسرم هستی پس اطاعتم کن.

ششم: اینکه به معنی «قد» باشد، این را قطرب ذکر کرده و بر این برآورده: ﴿فَذَكِّرۡ إِن نَّفَعَتِ ٱلذِّكۡرَىٰ[الأعلی: ۹]. یعنی: قدنفعت، و معنی شرط در آن صحیح نیست؛ زیرا که در هر حال به تذکر دادن مأمور شده است.

و دیگری گفته: برای شرط است، و معنی آن مذمت آنها و دور شمردن سود داشتن تذکر در آنان است، و به قولی: تقدیر این است: و ان لم تنفع، چنانکه فرموده: ﴿سَرَٰبِيلَ تَقِيكُمُ ٱلۡحَرَّ.