نوع بیست و هشتم: در شناخت وقف و ابتدا
عدهای تألیفات جداگانهای در این باره داشتهاند از قبیل: ابوجعفر نحّاس، و ابنالانباری، و زجّاج، والدانی، والعمانی، و سجاوندی و ... و این فنّ ارزندهای است که چگونگی اداء با آن فهمیده میشود، و اصل این فن روایتی است که نحّاس آورده: از محمدبن جعفر انباری از هلالبن العلاء از اُبی و عبدالله بن جعفر که گفتند: عبدالله بن عمر زُرقی برای ما حدیث گفته از زیدبن ابی انیسه از قاسم بن عوف بکری که گفت: شنیدم عبداللهبن عمر میگفت: ما مدتی از عمرمان را گذراندیم در حالی که هر یک از ما ایمان را پیش از قرآن فرا میگرفت، و سورهای که بر محمد صنازل میشد حلال و حرام آن را میآموختیم و جاهای وقف را یاد میگرفتیم همانطور که شما امروزه قرآن را میآموزید، ما در این زمان مردانی میبینیم که قرآن را پیش از یاد گرفتن دین میآموزند، بعضی از آغاز تا فرجام قرآن را یاد میگیرند در حالی که امر و نهی و موارد وقف را نیاموختهاند. نحّاس گفته: این حدیث دلالت میکند که آنها وقفها را یاد میگرفتند همانطور که قرآن را میآموختند.
و اینکه ابن عمر گفته: «مدتی از عمرمان را گذراندیم» دلالت میکند که اجماع صحابه بر این امر بوده، این حدیث را بیهقی در سنن خود آورده است.
و از علی درباره آیه: ﴿وَرَتِّلِ ٱلۡقُرۡءَانَ تَرۡتِيلًا﴾[المزمل: ۴]. آمده که گفت: ترتیل تجوید و خوب ادا کردن حروف و شناخت وقوف میباشد.
ابن الانباری گفته: از جمله شناخت کامل قرآن، شناختن وقف و ابتدا در آن است.
نکزاوی گفته: باب وقف عظیمالقدر و ارزنده است؛ زیرا که شناخت معانی قرآن و استنباط ادله شرعی از آن جز با شناخت فاصلهها برای کسی میسر نمیشود.
و در کتاب النشر ابنالجزری آمده: چون خواننده قرآن نمیتواند یک سوره یا یک قصه را با یک نفس بخواند از طرفی نفس کشیدن بین دو کلمه هنگام وصل کردن آنها جایز نیست، چون این کار مثل نفس کشیدن وسط کلمه است، واجب است جایی برای وقف و استراحت انتخاب گردد که ابتدا کردن بعد از آن هم متعیّن میباشد، و لازم است جای وقف به معنی صدمه نزند و از فهم آن جلوگیری ننماید؛ زیرا که معجزه با آن ظاهر میگردد و مقصود حاصل میشود؛ لذا پیشوایان بر آموزش و شناخت این فن تأکید کردهاند. و در سخن علی س دلیل بر وجوب آن است، و در سخن ابن عمر سبرهان بر آن است که یاد گرفتن آن اجماع صحابه بوده است، و نزد ما صحیح بلکه متواتر است که سلف صالح آن را میآموخته و به آن اهتمام میورزیدهاند از قبیل: ابوجعفر یزیدبن القعقاع ـ یکی از شخصیتهای تابعین ـ، و امام نافع، و ابوعمرو، و یعقوب و عاصم، و پیشوایان دیگر ... و سخنانشان در این باره معروف و تصریحات آنان در کتابها مشهور است و از همین روی بسیاری از بزرگان خلف شرط کردهاند بر کسی که اجازه آموزش قرآن میدهد، تا کسی وقف و ابتدا را نشناخته باشد به او اجازه ندهند، و به روایت صحیح از شعبی رسیده که گفته است: اگر ﴿كُلُّ مَنۡ عَلَيۡهَا فَانٖ﴾را خواندی سکوت مکن تا ﴿وَيَبۡقَىٰ وَجۡهُ رَبِّكَ ذُو ٱلۡجَلَٰلِ وَٱلۡإِكۡرَامِ﴾[الرحمن: ۲۶-۲۷]. را هم بخوانی.
میگویم: این خبر را ابن ابی حاتم آورده است.