الإتقان فی علوم القرآن - فارسی- جلد اول

فهرست کتاب

(العلق)

(العلق)

﴿ٱلۡفَلَقِ(۱): خلق.

* * *

این تعبیرات ابن عباس است که ابن جریر و ابن أبی حاتم در تفسیر خود به طور پراکنده آورده‌اند، پس من آنها را جمع کردم، و این هرچند که تمام غریب قرآن را فرا نگرفته، قسمت خوبی از آن را آورده است.

و الفاظ دیگری که در این روایت نیامده از نسخه ضحاک از او ذیلاً می‌آورم:

ابن أبی حاتم گفته: حدیث کرد ما را ابوزرعه، از منجاب بن الحارث ـ (ح)، و ابن جریر گفته: حدیث شنیدم از منجاب بن حارث ـ از بشربن عماره، از ابوروق، از ضحاک، از ابن عباس درباره فرموده خدای تعالی:

﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ[الفاتحة: ۲]. گفت: [یعنی] الشکرلله.

﴿رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ[الفاتحة: ۳]. تمام خلایق.

﴿لِّلۡمُتَّقِينَ[البقرة: ۲]. مؤمنانی که از شرک می‌پرهیزند و به طاعت من عمل می‌کنند.

﴿وَيُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ[البقرة: ۳]. رکوع و سجود و تلاوت و خشوع و توجه به نماز را تمام می‌دارند.

﴿مَّرَضٞ[البقرة: ۱۰]. نفاقی.

﴿عَذَابٌ أَلِيمُۢ[البقرة: ۱۰]. عقوبت دردناک.

﴿يَكۡذِبُونَ[البقرة: ۱۰]. تبدیل و تحریف می‌کنند.

﴿ٱلسُّفَهَآءُۗ[البقرة: ۱۳]. جاهلان.

﴿فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ[البقرة: ۱۵]. کفرشان.

﴿كَصَيِّبٖ[البقرة: ۱۹]. باران.

﴿أَندَادٗا[البقرة: ۲۲]. اشباهی.

﴿وَنُقَدِّسُ لَكَ[البقرة: ۳۰]. تقدیس: پاکیزه شمردن.

﴿رَغَدًا[البقرة: ۳۵]. رفاه زندگی.

﴿وَلَا تَلۡبِسُواْ[البقرة: ۴۲]. خلط مکنید.

﴿أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ[البقرة: ۵۷]. به خود ضرر می‌زنند.

﴿وَقُولُواْ حِطَّةٞ[البقرة: ۵۸]. بگویید این امر حق است چنانکه به شما گفته شده.

﴿ٱلطُّورَ[البقرة: ۶۳]. کوهی که بر آن گیاه بروید، و هر کوهی که گیاهی نداشته باشد طور نیست.

﴿خَٰسِ‍ِٔينَ[البقرة: ۶۵]. خوار و ذلیل باشید.

﴿نَكَٰلٗا[البقرة: ۶۶]. عقوبتی.

﴿لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهَا[البقرة: ۶۶]. بعد از آنها.

﴿وَمَوۡعِظَةٗ[البقرة: ۶۶]. کسانی که با آنان باقی ماندند.

﴿وَمَوۡعِظَةٗ[البقرة: ۶۶]. تذکری.

﴿بِمَا فَتَحَ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمۡ[البقرة: ۷۶]. به سبب آنچه خداوند شما را به آن گرامی داشت.

﴿بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِۗ[البقرة: ۸۷]. اسمی که عیسی به آن مردگان را زنده می‌کرد.

﴿قَٰنِتُونَ[البقرة: ۱۱۶]. فرمانبرداران.

﴿ٱلۡقَوَاعِدَ[البقرة: ۱۲۷]. پایه و اساس خانه.

﴿صِبۡغَةَ ٱللَّهِ[البقرة: ۱۳۸]. دین خداوند.

﴿أَتُحَآجُّونَنَا[البقرة: ۱۳۹]. آیا با ما م خاصمه می‌کنید.

﴿يُنظَرُونَ[البقرة: ۱۶۲]. به تأخیر افتند.

﴿أَلَدُّ ٱلۡخِصَامِ[البقرة: ۲۰۴]. دشمن سرسخت.

﴿فِي ٱلسِّلۡمِ[البقرة: ۲۰۸]. در طاعت.

﴿كَآفَّةٗ[البقرة: ۲۰۸]. همگی.

﴿كَدَأۡبِ[آل‌عمران: ۱۱]. مانند کار.

﴿بِٱلۡقِسۡطِۚ[آل‌عمران: ۱۸]. به عدالت.

﴿ٱلۡأَكۡمَهَ[آل‌عمران: ۴۹]. آنکه کور متولد شده باشد.

﴿رَبَّٰنِيِّ‍ۧنَ[آل‌عمران: ۷۹]. علمای فقیه.

﴿وَلَا تَهِنُواْ[آل‌عمران: ۱۳۹]. ناتوانی مکنید، سستی مکنید.

﴿وَٱسۡمَعۡ غَيۡرَ مُسۡمَعٖ[النساء: ۴۶]. می‌گویند: بشنو که نشنوی.

﴿لَيَّۢا بِأَلۡسِنَتِهِمۡ[النساء: ۴۶]. تحریف به دروغ.

﴿إِلَّآ إِنَٰثٗا[النساء: ۱۱۷]. مردگانی.

﴿وَعَزَّرۡتُمُوهُمۡ[المائدة: ۱۲]. آنها را یاری کردید.

﴿لَبِئۡسَ مَا قَدَّمَتۡ لَهُمۡ أَنفُسُهُمۡ[المائدة: ۸۰]. آنچه نفس‌ها فرمانشان داده‌اند.

﴿ثُمَّ لَمۡ تَكُن فِتۡنَتُهُمۡ[الأنعام: ۲۳]. حجت و دلیل آنها نبود.

﴿بِمُعۡجِزِينَ[الأنعام: ۱۳۴]. سبقت گرفتگان.

﴿قَوۡمًا عَمِينَ[الأعراف: ۶۴]. کافرانی.

﴿بَصۜۡطَةٗ[الأعراف: ۶۹]. شدتی.

﴿وَلَا تَبۡخَسُواْ[الأعراف: ۸۵]. ظلم مکنید.

﴿وَٱلۡقُمَّلَ[الأعراف: ۱۳۳]. ملخی که بال نداشته باشد.

﴿يَعۡرِشُونَ[الأعراف: ۱۳۷]. می‌سازند.

﴿مُتَبَّرٞ[الأعراف: ۱۳۹]. هلاک شده.

﴿فَخُذۡهَا بِقُوَّةٖ[الأعراف: ۱۴۵]. با جدیت و احتیاط.

﴿إِصۡرَهُمۡ[الأعراف: ۱۵۷]. عهد و پیمان‌های آنان.

﴿مُرۡسَىٰهَاۖ[الأعراف: ۱۸۷]. پایان آن.

﴿وَأۡمُرۡ بِٱلۡعُرۡفِ[الأعراف: ۱۹۹]. به معروف امر کن.

﴿وَجِلَتۡ[الأنفال: ۲]. شکافته شد.

﴿ٱلۡبُكۡمُ[الأنفال: ۲۲]. لال‌ها.

﴿فُرۡقَانٗا[الأنفال: ۲۹]. یاری کردنی.

﴿بِٱلۡعُدۡوَةِ ٱلدُّنۡيَا[الأنفال: ۴۲]. در کنار وادی نزدیک‌تر (به مدینه).

﴿إِلّٗا وَلَا ذِمَّةٗۚ[التوبة: ۸]. إل: خویشاوندی، و ذمه: پیمان می‌باشد.

﴿أَنَّىٰ يُؤۡفَكُونَ[التوبة: ۳۰]. چگونه دروغ می‌گویند.

﴿ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ[التوبة: ۳۶]. قضاء.

﴿عَرَضٗا[التوبة: ۴۲]. غنیمتی.

﴿ٱلشُّقَّةُۚ[التوبة: ۴۲]. رفتن.

﴿فَثَبَّطَهُمۡ[التوبة: ۴۶]. آنها را حبس کرد.

﴿مَلۡجَ‍ًٔا[التوبة: ۵۷]. پناهگاه در وسط کوه.

﴿أَوۡ مَغَٰرَٰتٍ[التوبة: ۵۷]. سوراخ‌ها و شکاف‌هایی که در زمین ترسناک هستند.

﴿أَوۡ مُدَّخَلٗا[التوبة: ۵۷]. پناهگاه.

﴿وَٱلۡعَٰمِلِينَ عَلَيۡهَا[التوبة: ۶۰]. ساعیان در راه جمع کردن زکات.

﴿نَسُواْ ٱللَّهَ[التوبة: ۶۷]. طاعت خداوند را ترک کردند.

﴿فَنَسِيَهُمۡۚ[التوبة: ۶۷]. از ثواب و گرامی داشت خود آنها را دور داشت.

﴿بِخَلَٰقِهِمۡ[التوبة: ۶۹]. به دین آنها.

﴿ٱلۡمُعَذِّرُونَ[التوبة: ۹۰]. اهل عذر.

﴿مَخۡمَصَةٞ[التوبة: ۱۲۰]. گرسنگی.

﴿غِلۡظَةٗۚ[التوبة: ۱۲۳]. شدتی.

﴿يُفۡتَنُونَ[التوبة: ۱۲۶]. مبتلا می‌شوند.

﴿عَزِيزٌ[التوبة: ۱۲۸]. شدید است.

﴿مَا عَنِتُّمۡ[التوبة: ۱۲۸]. آنچه بر شما دشوار شده.

﴿ثُمَّ ٱقۡضُوٓاْ إِلَيَّ[یونس: ۷۱]. به سوی من بپا خیزید.

﴿وَلَا تُنظِرُونِ[یونس: ۷۱]. تأخیر نیاندازید.

﴿حَقَّتۡ[یونس: ۳۳]. سبقت یافته.

﴿وَيَعۡلَمُ مُسۡتَقَرَّهَا[هود: ۶]. روزی هر جنبده هر جا که باشد به او می‌رسد.

﴿مُّنِيبٞ[هود: ۷۵]. توجه‌کننده به سوی طاعت خداوند.

﴿وَلَا يَلۡتَفِتۡ[هود: ۸۱]. تخلف نکند.

﴿وَلَا تَعۡثَوۡاْ[هود: ۸۵]. سعی مکنید.

﴿هَيۡتَ لَكَۚ[یوسف: ۲۳]. برای تو مهیا شدم ـ وی این را مهموز می‌خواند ـ .

﴿وَأَعۡتَدَتۡ[یوسف: ۳۱]. آماده ساخت.

﴿عَلَى ٱلۡعَرۡشِ[یوسف: ۱۰۰]. تخت.

﴿هَٰذِهِۦ سَبِيلِيٓ[یوسف: ۱۰۸]. این دعوت من است.

﴿ٱلۡمَثُلَٰتُۗ[الرعد: ۶]. عذاب‌هایی که به اقوام گذشته رسیده است.

﴿ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ[الرعد: ۹]. سر و آشکار.

﴿شَدِيدُ ٱلۡمِحَالِ[الرعد: ۱۳]. دارای مکر و دشمنی سرسخت.

﴿عَلَىٰ تَخَوُّفٖ[النحل: ۴۷]. با نقصی از اعمالشان.

﴿وَأَوۡحَىٰ رَبُّكَ إِلَى ٱلنَّحۡلِ[النحل: ۶۸]. اوحی: الهام کرد.

﴿وَأَضَلُّ سَبِيلٗا[الإسراء: ۷۲]. دلیل دورتر از واقع.

﴿قَبِيلًا[الإسراء: ۹۲]. آشکارا.

﴿وَٱبۡتَغِ بَيۡنَ ذَٰلِكَ سَبِيلٗا[الإسراء: ۱۱۰]. «میانه اعلان و بلند خواندن و آهسته خواندن راهی برگیر نه جهر شدید باشد و نه آنقدر آهسته که به گوشت نرسد».

﴿رُطَبٗا جَنِيّٗا[مریم: ۲۵]. خرمای تازه.

﴿أَن يَفۡرُطَ[طه: ۴۵]. که عجله کند.

﴿يَطۡغَىٰ[طه: ۴۵]. تجاوز نماید.

﴿لَا تَظۡمَؤُاْ[طه: ۱۱۹]. تشنه نشوی.

﴿وَلَا تَضۡحَىٰ[طه: ۱۱۹]. گرمایی به تو نرسد.

﴿إِلَىٰ رَبۡوَةٖ[المؤمنون: ۵۰]. جای بلند.

﴿ذَاتِ قَرَارٖ[المؤمنون: ۵۰]. حاصلخیز.

﴿وَمَعِينٖ[المؤمنون: ۵۰]. آب پاک.

﴿أُمَّتُكُمۡ[المؤمنون: ۵۲]. دین شما.

﴿تَبَارَكَ[الفرقان: ۱]. باب تفاعل از برکت.

﴿كَرَّةٗ[الشعراء: ۱۰۲]. بازگشتی.

﴿خَاوِيَةَۢ[النمل: ۵۲]. بالای آن به پایین سقوط کرد.

﴿فَلَهُۥ خَيۡرٞ[النمل: ۸۹]. ثوابی.

﴿يُبۡلِسُ[الروم: ۱۲]. مأیوس می‌گردد.

﴿جُدَدُۢ[فاطر: ۲۷]. راه‌هایی.

﴿إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡجَحِيمِ[الصافات: ۲۳]. راه جهنم.

﴿وَقِفُوهُمۡۖ[الصافات: ۲۴]. زندانشان کنید.

﴿إِنَّهُم مَّسۡ‍ُٔولُونَ[الصافات: ۲۴]. حسابرسی می‌شوند.

﴿مَا لَكُمۡ لَا تَنَاصَرُونَ[الصافات: ۲۵]. چرا عذاب را از یکدیگر منع نمی‌کنید.

﴿مُسۡتَسۡلِمُونَ[الصافات: ۲۶]. کمک‌خواهان.

﴿وَهُوَ مُلِيمٞ[الصافات: ۱۴۲]. بدکار گنهکار.

﴿فُصِّلَتۡ[فصلت: ۳]. بیان شده است.

﴿وَٱلۡغَوۡاْ فِيهِ[فصلت: ۲۶]. بر آن عیب بگیرید.

﴿مُّهۡطِعِينَ[القمر: ۸]. از هم پاشیده شد.

﴿وَبُسَّتِ[الواقعة: ۵]. از هم پاشیده شد.

﴿وَلَا يُنزِفُونَ[الواقعة: ۱۹]. استفراغ نمی‌کنند چنانکه کسی که از شراب دنیا می‌خورد استفراغ می‌کند.

﴿ٱلۡحِنثِ ٱلۡعَظِيمِ[الواقعة: ۴۶]. شرک.

﴿ٱلۡمُهَيۡمِنُ[الحشر: ۲۳]. گواه.

﴿ٱلۡعَزِيزُ[الحشر: ۲۳]. توانای بر هر چه بخواهد.

﴿ٱلۡحَكِيمُ[الحشر: ۲۴]. آنکه هرچه را اراده کند با استواری می‌سازد.

﴿خُشُبٞ مُّسَنَّدَةٞ[المنافقون: ۴]. نخل، تنه درخت خرما.

﴿مِن فُطُورٖ[الملک: ۳]. ترک و شکاف.

﴿وَهُوَ حَسِيرٞ[الملک: ۴]. وامانده و ضعیف.

﴿لَا تَرۡجُونَ لِلَّهِ وَقَارٗا[نوح: ۱۳]. عظمت او را بیم نمی‌دارید.

﴿جَدُّ رَبِّنَا[الجن: ۳]. عظمت پروردگارمان.

﴿أَتَىٰنَا ٱلۡيَقِينُ[المدثر: ۴۷]. مرگمان فرا رسید.

﴿يَتَمَطَّىٰٓ[القیامة: ۳۳]. فریب می‌دهد.

﴿أَتۡرَابٗا[النبأ: ۳۳]. در یک سن و سال، سی و سه ساله.

﴿مُرۡسَىٰهَا[النازعات: ۴۲]. پایان آن.

﴿مَّتَٰعٗا لَّكُمۡ[عبس: ۳۲]. منفعتی برای شما.

﴿مَمۡنُونِۢ[الأنشقاق: ۲۵]. کم شده.