ادعای ۲٧۱- نزول آیۀ ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ﴾ در غدیرخم دربارۀ علی است.
و اگر «مولی» و «ولی» به معنای اولی به تصرف بودن نبود، جملۀ بعدی بیمعنی بود و این جمله که در همه جا از لسان مبارک رسول الله صادر گردیده است، ثابت میکند که مولی و ولی به معنای اولی به تصرف میباشد که میفرماید: بعد از من این مقام مخصوص علی است.
در ضمن، قدری با دقت فکر کنید و انصاف دهید در آن هوای گرم در محل بیآب و آبادانی که سابقاً مکانی برای توقف در آن جا نبود، تمامی امت را در آن جا جمع کند و سبقت گیرندگان قافله را امر کند که برگردند مقابل آفتاب سوزان در حالی که پاها را به دامنها پیچیده و در پناه شترها نشسته بودند و بالای منبر برود و آن خطبۀ طولانی را که خوارزمی و ابن مردویه در «مناقب» خود و طبری در کتاب «الولایه» و دیگران نیز، نقل نمودهاند در اثبات فضایل و مقامات امیر المومنین ادا نماید... [۳۴۳].
جواب ما:
اول، شما میگویید: واقعۀ غدیرخم مصادف با اولین روز بهار و نوروز است! در اولین روز بهار، هوا که گرم وسوزان نمیشود.
دوم، ما از سایت ادارۀ هواشناسی عربستان، هوای ده سال گذشتۀ غدیرخم را داریم که هیچگاه از ۲۸ بالاتر نرفته است.
سوم، گوش دادن به فرمان رسول، ارزش این را دارد که آدم در آفتاب سوزان بنشیند. ما وقتی نماز جمعه میخوانیم، جا نباشد در آفتاب میایستیم. این کجایش مهم است؟! تازه ثابت کردم که آفتابی درکار نبود!.
دروغ که میگویید، همه جوانب را بسنجید.
در غدیرخم آب کافی هم وجود داشت. برای همین در آن جا توقف کردند. کاروان هم خواهی نخواهی در راه توقف میکند.
حالا دلیل دیگر ما در رد او:
داعی آیاتی میآورد که ولایت علی را ثابت کند؛ این آیه، یک آیۀ کوچک نیست؛ آیه بزرگی است و در آخر آن، این جمله آمده است: اگر به شیعه بگویی در اثبات نماز که از فروع دین است، آیه بیاور؛ صدها آیه میآورد. بگو: دربارۀ وضو آیه بیاور که یک فرع از فروع نماز است، باز هم میتواند آیه بیاورد. بگو: دربارۀ شستن صورت در وضو آیه بیاور که یک فرع در فرع در فرع از فروع دین است؛ باز میتواند آیه بیاورد اما این شیعه، عاجز است دربارۀ مهمترین اصول مذهبش؛ یعنی، «امامت» یک آیۀ واضح از قرآن بیاورد!.
و مجبور است سر و ته آیات را ببرد و آن را به علی وصل کند!.
با این روش هر کس میتواند بگوید: قرآن در حق من نازل شده است! کما آنکه بهاییها کتابی دارند به نام «اثبات پیامبری بهاء الله» از قرآن و جالب اینکه بعضی از این آیاتی که شیعه میگوید: در حق علی است؛ بهاییها میگویند در حق بهاء الله است!.
این طور که نمیشود، اگر علی امام بود یا ولیعهد بود یا جانشین بود، الله چرا نباید واضح بگوید؟!
برای اینکه اثبات کنی که سنیها میگویند: این آیه در حق علی است. حسکانی را امام میکنی؛ مثل اینکه رفتگری را امام حدیث کنی!.
شما اول جایگاه جملۀ ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ﴾را در آیه ببینید:
﴿حُرِّمَتۡ عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَيۡتَةُ وَٱلدَّمُ وَلَحۡمُ ٱلۡخِنزِيرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦ وَٱلۡمُنۡخَنِقَةُ وَٱلۡمَوۡقُوذَةُ وَٱلۡمُتَرَدِّيَةُ وَٱلنَّطِيحَةُ وَمَآ أَكَلَ ٱلسَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيۡتُمۡ وَمَا ذُبِحَ عَلَى ٱلنُّصُبِ وَأَن تَسۡتَقۡسِمُواْ بِٱلۡأَزۡلَٰمِۚ ذَٰلِكُمۡ فِسۡقٌۗ ٱلۡيَوۡمَ يَئِسَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمۡ فَلَا تَخۡشَوۡهُمۡ وَٱخۡشَوۡنِۚ ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ فِي مَخۡمَصَةٍ غَيۡرَ مُتَجَانِفٖ لِّإِثۡمٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ٣﴾[المائدة: ۳]
«بر شما حرام شده است: مردار، خون، گوشت خوک و آنچه به نام غیر خدا کشته شده باشد، [حیوان حلال گوشت] خفه شده، به چوب مرده، از بلندی افتاده، به ضرب شاخ مرده و آنچه درنده از آن خورده باشد؛ مگر آنچه را سر ببرید و آنچه برای بتان سربریده شده و قسمت کردن شما [چیزی را] به وسیلۀ تیرهای قرعه، این نافرمانی خداست. امروز کسانی که کافر شدهاند از دین شما نومید گردیدهاند. پس از ایشان مترسید و از من بترسید. امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را برای شما آیینی برگزیدم. و هر کس دچار گرسنگی شود بیآنکه به گناه متمایل باشد [از آنچه منع شده است] بیتردید خدا آمرزندۀ مهربان است».
آیا آدم عاقل میگوید: این جمله، دربارۀ امامت علی است؟! اینکه دربارۀ خوراکیهای حلال و حرام است! یک جمله را از وسط آیه برداشتند و علم کردهاید که دربارۀ علی است.
[۳۴۳] ص ۶۱۴.