روزهای پیشاور ردی بر کتاب شبهای پیشاور

فهرست کتاب

ادعای ۳۰۰- پیامبر ننوشت تا نصف دین حفظ شود

ادعای ۳۰۰- پیامبر ننوشت تا نصف دین حفظ شود

وقتی دیگر جواب ندارند، می‌گویند: رسول الله چیزی نگفت تا نصف دین حفظ شود!.

جواب ما:

۱- آیا رسول الله این قدر عاجز بودند که برای حفظ یک دین ناقص به عمر رشوه بدهد. آخر پشت عمر کی بود؟ انصار در مدینه به عمر ایمان آورده بودند یا به محمد؟

۲- چه مصلحتی در حفظ نصف دین است؟ آیا نصف روز، روزه گرفتن سودی دارد؟

چرا در مکه برای حفظ نصف دین اقدامی نکرد. در وقت ضعف بر کافران این آیه‌ها را خواند و به آن عمل کرد:

﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡكَٰفِرُونَ١ لَآ أَعۡبُدُ مَا تَعۡبُدُونَ٢ وَلَآ أَنتُمۡ عَٰبِدُونَ مَآ أَعۡبُدُ٣ وَلَآ أَنَا۠ عَابِدٞ مَّا عَبَدتُّمۡ٤ وَلَآ أَنتُمۡ عَٰبِدُونَ مَآ أَعۡبُدُ٥ لَكُمۡ دِينُكُمۡ وَلِيَ دِينِ٦[الكافرون: ۱-۶]

در وقت قوت، چگونه از شما بپذیرم که با وجود بودن علی به این آیه عمل نکرد و گفت:

«يا ايها المنافقون انا اعبد ما تعبدون»

بله، گفتۀ شما همین معنی را دارد!

۳- پیامبر چرا برای نوشتن وصیت دربارۀ علی، منتظر آخرین لحظات عمر خود شدند. (می‌گویید: می‌خواستند تکرار کنند؛ قبلا هم گفته بودند).

۴- حال اگر مانع از نوشتن شدند، چرا این موضوع مهم را زبانی وشفاهی نفرمودند.

۵- در حقیقت، این طعن به رسول الله است که ایشان فقط به خاطر یک بانگ و صدای بلند عمر ساکت شدند و از گفتن حرف حق باز ایستادند.

۶- صحابه پیش از این هم گاهی نظر خود را در محضر رسول می‌گفتند. ایشان اگر موافق نبودند با اقتدار تمام حرف خود را پیش می‌بردند؛ مثل آنچه در صلح حدیبیه رخ داد.

داعی شیاد می‌نویسد: