ادعای ۴۴۴- الله جل جلاله، حضرت محمد را عالم و دانای بر غیب کرد و حضرت محمد علی را
قبلاً عرض کردم که به تصدیق خودتان و به حکم آیه شریفه: ﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ فَلَا يُظۡهِرُ عَلَىٰ غَيۡبِهِۦٓ أَحَدًا٢٦﴾[الجن: ۲۶]. خداوند متعال پردهها از مقابل دیدۀ پیامبر برداشتند و از علوم غیبه به آن حضرت افاضه فرمودند. از جمله علومی که در شهر وجود آن حضرت موجود بود، علم و اطلاع بر مغیبات عالم وجود بود و به کلام آن حضرت که مورد قبول ما و شما و جمیع اکابر علمای سنت و جماعت است، اشاره نمودیم که فرمود: «انا مدينة العلم وعلي بابها».از جمیع علومی که در مدینه و شهرستان وجود آن حضرت بود و توسط باب علم (علی) میتوان از آن استفاده نمود، علم و اطلاع بر مغیبات است که علی، عالم به اسرار و بواطن امور بود همچنان که آگاه بر ظواهر احکام و حقایق امور بود. چون پایه و اساس علم آن خاندان جلیل، قرآن مجید بود و آگاه بر علوم قرآن در ظاهر و باطن بعد از رسول خدا، علی بود. چنانکه اکابر علمای خودتان این معنی را تصدیق میکنند.
از جمله حافظ ابو نعیم اصفهانی در «حلية الاولياء» [۵٩۲]و محمد بن یوسف گنجی شافعی در «کفايت الطالب» [۵٩۳]و سلیمان بلخی در «ينابيع الموده» [۵٩۴]از فصل الخطاب با سند از عبدالله بن مسعود کاتب الوحی نقل نمودهاند که گفت: «ان القرآن انزل علی سبعة احرف ما منها حرف الاوله ظهر وبطن وان علي بن ابيطالب عنده علم الظاهر والباطن».
«قرآن نازل گردید بر هفت حرف و هر حرفی از آنها ظاهری دارد و باطنی و نزد علی بن ابیطالب÷علم ظاهر و باطن قرآن میباشد».
جواب ما:
دروغی پشت دروغ دیگر!!چرا علی در قرآن جایی ندارد و الله او را به طور کلی فراموش کرده است؟!.
حالا کی گفته که علی، عالم به ظاهر و باطن قرآن است؟ معلوم است دیگر سلیمان بلخی! سندش کجاست؟.
[۵٩۲] ج۱، ص ۶۵. [۵٩۳] باب ٧۴. [۵٩۴] باب ۱۴، ص ٧۴.