ادعای ۲٩۶- عمر گفت: پیامبر هذیان میگوید
در این جا میگوید: چرا عمر گفت: پیامبر هذیان میگوید؟! آیا این از ادبش بود؟! آیا رسول الله ممکن است که هذیان بگوید... [۳٧۰].
جواب ما:
در جواب میگوییم: ادعای تو بر اساس یک فرض نادرست است. عمر این را نگفته است؛ بلکه تو گفتی که این مرد هذیان میگوید. بله تو گفتی و امثال تو خواهند گفت! این حرف را بخاری با این لفظ نگفته است.
سبط ابن جوزی گفته است که نام نشان سبط ابن جوزی در کتابهای ما نیست. اگر هم هست، این طور نوشته است که الله او را نیامرزد چون رافضی بود. شما میگویید: او سنی بود؛ و من نمیفهمم اگر سنی بود، سبب علاقۀ شما به او چیست؟! چرا سخنانش را باز گو میکنید؟ خلاصه بخاری ننوشته است که عمر گفت: این مرد هذیان میگوید. شما نوشتید و شما چاپ میکنید.
برخی از علمای ما گفتهاند: کسی گفته است: «اهجر رسول الله؟» (آیا رسول الله هذیان میگوید؟). شاید نو مسلمانی بود که بر این مطلب معرفت نداشت که رسول الله در حالت تب و درد هم هذیان نمیگوید.
پس جمله این است:
آیا فرستادۀ الله (از تب) هذیان میگوید؟ و تو نمک و فلفلش را زیاد کردی و به جای کلمۀ « فرستادۀ الله » نوشتی « این مرد ». در ضمن، در جایی هم نوشته نشده است که گوینده، حضرت عمر بود و تو از قول چغال و بقال و سبط ابن جوزی و سلیمان بلخی نقل میکنی که عمر این حرف را گفته است!.
میگوید:
در این جا، مناطره گر سنی (بازیگر نقش سنی در مناظرۀ خیالی) میگوید: شاید عمر دید که اگر این نامه نوشته شود، ضرر امت در آن است.
شیعه جواب داد: آیا پیغمبر بیشتر به فکر امت بود یا عمر؟!.
جواب ما:
در اینجا جواب شیعه، درست است؛ اما آن سنی هم شیعه است.
ما میگوییم: بعضی از اصحاب نظر خود را گفتند تا پیامبر در حالت درد به زحمت نیفتد و بعضی گفتند: حالا که خودشان خواستند، قلم و دوات بیاورید؛ اما چیزی نفرمودند و از نوشتن منصرف شدند. پس در نیت هردو گروه خیر بود.
[۳٧۰] ص ۶۶۰.