ادعای ۲۱۶- حدیث حب علی حسنهای... در کتب اهل تسنّن است
همین خبری را که شما از «بحار الانور» علامۀ جلیل القدر مجلسی نقل نمودید، امام احمد بن حنبل در «مسند» و خطیب خوارزمی در «مناقب» [۲۶٩]و سلیمان قندوزی حنفی در «ينابیع الموده» [۲٧۰]و از «کنوز الدقايق» [۲٧۱]شیخ عبدالرؤف المناوی المصر در «مناقب السبعين» [۲٧۲]از معاذ بن جبل و میرسید علی فقیه همدانی شافعی در «مودة القربی» [۲٧۳]و امام الحرم شافعی محب الدین ابی جعفر احمد بن عبدالله طبری در «ذخاير العقبی» [۲٧۴]و محمد بن طلحه شافعی در «مطالب السئول» و محمد بن یوسف گنجی شافعی در «کفایت الطالب» و دیگران از علماء شما از انس بن مالک و معاذ بن حبل از رسول الله روایت نمودهاند که فرمود: حب علي حسنة لا يضّر سيئة و بغض علي سيئة لا تنفع معها حسنة.
یعنی: «حب علی عمل نیکی است که با آن هیچ گناهی به آدم ضرر نمیرساند و بغض علی گناهی است که با آن هیچ نیکی نفع نمیرساند... [۲٧۵]».
جواب ما:
همه چیز شما که در کتاب ماست! دیگر چرا راویهای ما را قبول ندارید؟! او از مجلسی نقل میکند! مجلسی را کی قبول دارد؟ او دروغ گویی بزرگ است. او گفته است: الله هر شب جمعه به زیارت قبر حسین میرود!!.
بیایید به غیر از بلخی و قندوزی و گنجی و... چند تای دیگر را بشناسیم: اول، متقی هندی، او کتابی دارد به نام «کنز الاعمال» که در آن بدون توجه به راست یا دروغ بودن احادیث هرچه دستش آمده از کتب حدیث نقل کرده است!.
شیعه عوض آنکه به مصدر اصلی حواله دهد به کنز الاعمال حواله میدهد. نمیدانم چرا؟ گاهی هم که از مصدر اصلی آدرس میدهد، کنارش از کنز الاعمال شاهد میآورد تا شیعه فکر کند که کتب اهل سنت همه یک حرف میزنند. در حالی که اگر امروز کتاب کنز الاعمال از صفحۀ هستی محو شود، یک حدیث هم کم نمیشود؛ زیرا او از کتب دیگر نقل کرده است و بس.
دوم، محمد بن طلحه الشافعی، او فکر میکرد به علم رموز اعداد دست یافته است. گمان میکرد علی بخوابش آمده و یادش داده است و گمان میکرد با علم خود فهمیده که در سال ٩٩٩ هجری عمر دنیا به پایان میرسد و از این قبیل هذیانها... پس تعجبی ندارد که شیعه شیفته او باشد.
سوم، میرعلى بن شهاب الدین محمد همدانی شافعی، این مرد در قرن نهم زندگی میکرد. آغا بزرگ تهرانی او را شیعه میداند. اما این داعی شیعه برای قوی کردن دلایل خود او را سنی میداند. به فرض محال اگر سنی هم باشد، آیا حرف او اهمیت دارد؟
داعی چرا از بخاری و مسلم و ابو حنیفه دلیل نمیآورد؟! جایی که شافعی، خودش هست چه نیازی است که شما از مقلدش دلیل بیاورید.
قاضی شوشتری نیز، او را شیعه میداند. به هر حال، منظورش از کتب اهل تسنن، همین کتب زمخشری و سلیمان بلخی و ابن ابی الحدید و...!.
و نوشته این حدیث در مسند احمد است!.
این دارد دروغ میگوید نه در مسند احمد نه در هیچ کتاب دیگر اصلا این حدیث نیست نمیگوییم هست و ضعیف است اصلآ نیست ای مسلمونها اصلا نیست من دردم را به کی بگوییم؟
[۲۶٩] آخر فصل ششم. [۲٧۰] در باب ۴۲. [۲٧۱] باب ۵۶، ص ۱۸۰. [۲٧۲] ص ۱۳٩، حدیث ۴٩ نقل از فردوس دیلمی. [۲٧۳] در مودت ششم. [۲٧۴] در حدیث ۵٩ از هفتاد حدیثی که در فضایل اهل بیت طهارت نقل نموده است. [۲٧۵] ص ۵۲۴.