ادعای ۲۶۸- امام نسائی را کشتند
از همۀ وقایع عجیب تر، واقعۀ قتل امام أبو عبدالرحمن احمد بن علی نسائی است که یکی از اعلام و ائمۀ صحاح سته میباشد و از مفاخر اکابر علمای شما در اواخر قرن سوم هجری بوده است.
مختصری از آن واقعه چنانست که در سال ۳۰۳ قمری وارد دمشق شد و دید اهالی آن شهر در اثر تبلیغات سوء امویها علنی و بر ملا بعد از هر نماز حتی در خطبه نماز جمعه امیر المؤمنین علی بن ابیطالب (مظلوم) را سبّ و لعن مینمایند. خیلی متأثر شد؛ تصمیم گرفت احادیثی را که با سلسلۀ اسناد خود از رسول الله در فضایل امیر المؤمنین در حافظه دارد، به زیر قلم آورد.
پس کتاب «خصائص العلوی» را در اثبات مقامات عالیه و فضائل متعالیۀ آن حضرت نوشت و بر روی منبر آن کتاب و احادیث مضبوطۀ در آن را میخواند و به این طریق فضایل و مناقب آن حضرت را نشر میداد.
یکی از روزها که بالای منبر مشغول نقل فضایل آن حضرت بود، ملت جاهل و متعصب هجوم آوردند و او را از منبر به زیر کشیدند و با شدت تمام او را زدند و خُصیـَتـَین او را کوفتند و آلت تناسلی او را گرفتند و به همان حال کشیدند و از مسجد بیرونش انداختند. در اثر همان ضربات سخت و لگدمال نمودن او بعد از چند روز وفات کرد و بر اساس وصیت، جنازهاش را بردند در مکه دفن نمودند!... [۳۴۰].
جواب ما:
این مرد هم از جغرافیا بیخبر است هم از تاریخ! امویها در سال ۳۰۳ حکومت نمیکردند در این سال عباسیان حکومت میکردند! بنی عباس، خود را اهل بیت میدانستند و علی پسر عموی آنها بود و مردم شام جرات نداشتند که غلام بنی عباس را فحش بدهند چه برسد به علی که پسر عموی آنها بود!.
بعد یادت نرود که آن وقتها ماشین و هواپیما نبود که جسد را از شام ببرند در مکه دفن کنند...
تازه کتاب حدیث نسایی یکی از مهمترین کتب اهل سنت است.
این بابا گمان میکند که دروغ گویی هنر است!!!!.
[۳۴۰] ص ۶۱۲.