ادعای ۱٧۰- حکم بن أبی العاص را رسول الله تبعید کرد و عثمان بر سر کار آورد
حکم ابن ابی العاص، عموی خلیفه عثمان بود. بنابر آنچه طبری و ابن اثیر و بلاذری در انساب [۲۰۰]نوشتهاند در جاهلیت همسایۀ رسول الله بود و آن حضرت را بسیار اذیت مینمود. بعد از بعثت و بعد از فتح مکه به مدینه آمد و در ظاهر اسلام آورد؛ اما پیوسته آن حضرت را در میان مردم تحقیر مینمود. وقتی حضرت حرکت میکرد، پشت آن حضرت میآمد و با چشم و دماغ و دهان و دست شکلک درمی آورد؛ حتی در نماز با انگشت تحقیر به آن حضرت اشاره مینمود. لذا در اثر نفرین آن حضرت، در حالت تشنج باقی ماند و ابله و نیمه مجنون شد. روزی به منزل آن حضرت رفت و حضرت از حجره بیرون آمد و فرمود: کسی از طرف او عذر خواهی نکند؛ بایستی خودش و فرزندانش مروان و دیگران از مدینه بیرون روند. لذا به امر آن حضرت آنها را به طائف تبعید نمودند... [۲۰۱].
جواب ما:
بیایید دروغش را آشکار کنیم. اگر ابن العاص منافق بود، نباید پشت سر حضرت محمد شکلک در میآورد؛ زیرا در سورۀ منافقین، الله اولین صفت آنها را اینگونه بیان میکند:
﴿إِذَا جَآءَكَ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ قَالُواْ نَشۡهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ ٱللَّهِۗ﴾[المنافقون: ۱]
«وقتی که منافقان پیش تو میآیند، میگویند: گواهی میدهیم که براستی تو رسول الله هستی...».
پس منافقان در ظاهر سازی استاد بودند. پس ای دروغگو، محال است که یک منافق پشت سر رسول الله شکلک درآورد! دلیل دیگر بر دروغ گویی تو این است که مگر رسول الله تنها بود؟ مگر اصحاب رسول الله نبودند؟ او چگونه جلوی عمرجرأت داشت که رسول الله را از پشت سر مورد تحقیر قرار دهد؟!.
میگوید:در زمان خلافت ابی بکر و عمر، عثمان شفاعت نمود که چون عموی من است، اجازه دهید که به مدینه برگردد آنها قبول ننمودند و گفتند: طرد و تبعید شدۀ رسول الله را ما برنمیگردانیم. وقتی عثمان خود به خلافت رسید، آنها را برگرداند و مورد اکرام و بذل و بخشش خود قرار داد. هر چقدر مردم و اصحاب رسول الله اعتراض کردند، اعتنا ننمود.
جواب ما:
خوب خودت را رسوا میکنی! وقتی اصحاب رسول الله! بعد از مرگ ایشان از کار عثمان ناراضی شدند، پس چگونه ممکن بود در حضور چنین مردمی ابی العاص رسول الله را تمسخر کند؟! یا عمر دختر پیامبر را بزند.
[۲۰۰] ج ۵، ص ۱٧. [۲۰۱] ص ۴۲٩.