روزهای پیشاور ردی بر کتاب شبهای پیشاور

فهرست کتاب

ادعای ۱۴۵- همراهی ابوبکر با پیامبر در غار بی‌اهمیت است

ادعای ۱۴۵- همراهی ابوبکر با پیامبر در غار بی‌اهمیت است

در این مقوله، آبروی خود را پاک برده است و برای آنکه دوستی و همراهی حضرت ابوبکر را با حضرت محمد بی‌اهمیت جلوه دهد، مثال‌هایی زده است که نشان دهندۀ هیچ چیزی نیست جز کینۀ شتری این قوم با اسلام و مسلمانان.

می‌گوید: حضرت یوسف هم در زندان دوستان زندانی خود را یا «صاحبی السجن» (دوستان زندانی من) گفته است. البته آن دو کافر بودند و این مطلب، فضیلتی را برایشان ثابت نمی‌کند.

پس در قرآن که آمده است: «وقال لصاحبه...» این، برای ابوبکر فضیلتی نمی‌آورد... [۱۶۵].

جواب ما:

اول، پس برای علی هم نمی‌آورد. وقتی برای ابوبکر قیاس می‌کنی برای علی هم بکن.

دوم، یوسف،خودش، آن دو یار را در زندان انتخاب نکرد. او را در اتاقی زندانی کردند و این دو نیز، آن جا بودند. در حالی که محمد، ابوبکر را به دوستی انتخاب کرد. چرا رسول اکرم در آن ایام حساس و در قبل و بعدش یک آدم بد را به دوستی برگزید تا این همه بدبختی برای اسلام بیاورد؟!.

سوم، به گفتۀ یوسف به یارانش توجه کن تا حقیقت یارانش را دریابی. به آن‌ها می‌گوید: شرک نکنید. به سخن محمد که به یارش می‌گوید، توجه کن تا حقیقت درونی یارش را دریابی. به او می‌گوید: غمگین مباش؛ الله با ماست.

آیا یوسف به دو یار زندانی خود گفت: ای کافر، غمگین مباش؛ الله با شماست.

آیا قیاس کردن هم بلد نیستی؟! از قیاسش خنده آمد خلق را...

و می‌گوید:در سورۀ کهف، باغ دار مسلمان به باغ دار کافر می‌گوید: یا صاحبی.

جواب به توهمان است که گفتم. بعد از «لصاحبه» چه می‌گوید؟ می‌گوید: «الله معنا»و باغ تو خراب نمی‌شود. یا می‌گوید: (آیا کافر شدی به کسی که تو را از خاک آفرید؟).

و می‌گوید:الله با همه هست. طبق این آیه «وما يکون من نجوی ثلاثة وهو رابعهم...» پس برای ابوبکر فضیلتی نیست. اگر فضیلتی نیست،.

جواب ما:

دیگر چرا رسول می‌گوید: «لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا»

چرا می‌گوید: «غمگین مشو؛ الله با ماست.» الله با تعقیب کنندگان هم بود؛ چرا به آن‌ها نگفت: غمگین نباشید؛ الله با شماست. چرا آخر، کفار غمگین شدند و ابابکر خوشحال؟ چرا کفار، محمد را نیافتند. در حالی که الله با آن‌ها هم بود. چرا الله فقط ابوبکر را به مراد خود رساند و کفار را نرساند در حالی که با همه بود.

فرق در این است که با رحمت خود همراه ابوبکر بود و با زحمت و خشم خود همراه کفار بود!.

کور هم این فرق را می‌فهمد؛ اما کور دل نه! کور دل را علاجی نیست.

می‌گوید: شیطان همنشین فرشته گان بود؛ اما بی‌فایده... [۱۶۶].

جواب ما:

پس جبرییل هم، همنشین فرشته گان بود؛ پس با قیاس تو بی‌فایده است؟!.

این چگونه قیاسی است! ما از شیطان بد می‌گوییم؛ چون الله از او بد گفته است و دیگر فرشتگان را می‌ستاییم؛ چون الله آن‌ها را ستوده است. همین جوری که نمی‌شود گفت: چون شیطان بد بود، ابوبکر هم بد است. قرآن از شیطان به طور مستقیم بد گفته است و ابوبکر را غیر مستقیم ستوده است.

و می‌گوید: بلعم بن باعورا آدم خوبی بود بعد بد شد... [۱۶٧].

جواب ما:

بسیار خوب، شما که ابوبکر را در هیچ مرحله‌ای خوب نمی‌دانید، پس باید ابوبکر را با فرعون مقایسه کنید. آیا موسی، فرعون را همنشین خود کرد؟ آیا موسی بعد از خیانت بلعم بن باعورا او را همچنان وزیر و همنشین خود کرد؟.

آخر تا کی می‌خواهی به پیامبر به طور غیر مستقیم توهین کنی؟ بله، وقتی من بگویم: فلانی با آدم‌های نا بابی می‌گردد. این حرف توهینی به فلانی هم، هست!.

اگر بلعم بن باعور خیانت کرده است، چه ربطی به ابوبکر و عایشه و عمر دارد؟!

ما هم نمی‌گوییم: آدم خوب محال است که بد شود. بله، آدم خوب هم امکان دارد که بد شود.

اما تنها با امکان چیزی که وجود آن ثابت نمی‌شود! امکان دارد علی هم یک روز خوب باشد و یک روز بد. اما این امکان را باید ثابت کنی.

اما مثال برعکس است و می‌گوید:

شیطان مردود شد ؛ بلعم بن باعور مردود شد و برصیصای عابد مردود شد... [۱۶۸].

جواب ما:

اما ابوبکر تا روز آخر دوست پیامبر بود. در زمان بیماری پیامبر به امر ایشان، امام جماعت شد.

آیا با چرندگویی حرف ناحق، حق می‌شود؟ قرآن در رد برصیصای عابد [۱۶٩]آیه دارد و در مدح ابوبکر هم آیه دارد:

﴿لَا تَحۡزَنۡ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَنَاۖ«ناراحت نشو ای ابوبکر که الله با ماست».

[۱۶۵] ص ۳٧۸. [۱۶۶] ص ۳٧٩. [۱۶٧] ص ۳۸۰. [۱۶۸] ص: ۳۸۱. [۱۶٩] در داستان‌های اسلامی عابدیست از بنی اسرائیل یا عیسوی که شیطان او را بفریفت و به زنا کردن و قتل وادارش کرد و چون گرفتار شد شیطان از از خواست که سجده‌اش کند تا وی را برهاند و چون چنین کرد گرفتار شقاوت ابدی گردید.