ادعای ۴۳۴- قرآن میگوید: علیهادی است
و چنین نصی در قرآن و اخبار جز برای علی نبود. چنانکه به صراحت در آیۀ ٧ از سوره رعد به پیغمبر خطاب میفرماید: ﴿إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرٞۖ وَلِكُلِّ قَوۡمٍ هَادٍ٧﴾[الرعد: ٧] یعنی: «تو ترسانندهای و برای هر قومی راهنمایی میباشد».
و آن راهنما وهادی امت بعد از پیغمبر، علی و عترت طاهره بودند. چنانکه امام ثعلبی در «تفسیر کشف البیان» و محمد بن جریر طبری در «تفسیر» و محمد بن یوسف گنجی شافعی در «کفایت الطالب» [۵۶٩]با سند از تاریخ ابن عساکر و شیخ سلیمان بلخی حنفی در «ینابیع الموده» [۵٧۰]از ثعلبی و حموینی و حاکم ابو القاسم حسکانی و ابن صباغ مالکی و میرسید علی همدانی و مناقب خوارزمی از ابن عباس و مولانا امیر المؤمنین و ابو بریده اسلمی یازده خبر نقل مینمایند با الفاظ و عبارات مختلف که خلاصۀ همۀ آنها این است که وقتی این آیه نازل شد، رسول اکرم دست به سینۀ خود گذارد و فرمود: «وانت الهادی وبك يهتدي المهتدون»؛یعنی، توهادی (در این امتی بعد از من) و به تو هدایت میشوند هدایت یافتهها.
حضرت فرمودند: در مدتی که من برای حفظ سیاست ظاهری، حکام ظالم جابر را بر مسند خود باقی میگذارم و راضی شوم به بقای آنها، حتی اگر موقت و ظاهری باشد، عندالله مسؤول تمام اعمال آنها هستم و در موقف حساب باید جواب بدهم... [۵٧۱].
جواب ما:
داعی میگوید: آیه در قرآن است؛ منبی بر امامت علی! ببینیم منظورش کدام آیه است!.
﴿إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرٞۖ وَلِكُلِّ قَوۡمٍ هَادٍ٧﴾[الرعد: ٧]
آیا میدانید که این آیه یکی از مهمترین دلایل بهاء الله برای اثبات پیامبری بهاء الله بود و تعجبی ندارد؛ زیرا بهاء الله یک آخوند شیعه بود (قبل از ادعای پیغمبری) و در مکتب شیعه درس خواند و وقتی دید این آیه را میتوان این قدر کش داد تا به علی بچسبد، چرا به خودش نچسباند و ادعای پیغمبری نکند! قسم به الله که اگر شیوه شیعهها را پیشۀ خود کنیم و تاویل کنیم، میتوانیم با استناد به آیات قرآن ادعای خدایی کنیم!.
[۵۶٩. - باب ۶۲. [۵٧۰. - در آخرجات ۲۶. [۵٧۱. - ص ۸٩۴.