روزهای پیشاور ردی بر کتاب شبهای پیشاور

فهرست کتاب

ادعای ۱۶۱- ابوبکر و عمر در خیبر شکست خوردند

ادعای ۱۶۱- ابوبکر و عمر در خیبر شکست خوردند

در این جا، پنج صفحه را سیاه کرده است تا ثابت کند: روز، شب است! می‌گوید: در جنگ‌ها همه فرار می‌کردند غیر از علی. سند هم دارد از ابن ابی الحدید و گنجی شافعی و سلیمان بلخی... [۱۸٩].

جواب ما:

این مردک نمی‌گوید که این فراری‌های ترسو چرا از علیِ شجاع نترسیدند و جلوی او زنش را زدند و خودش را به زور به مسجد بردند که یالله بیعت کن؟! نمی‌گویند که چرا از جلوی علی فرار نکردند؟!.

او برای آنکه ترس اصحاب را نشان دهد، مجبور است که قبول کند آن‌ها در جنگ شرکت کردند. خب، همین شرکت کردن در جنگ دلیل خلوص آن‌هاست. ای داعی، تو و پدرانت در چند جنگ شرکت کردید؟.

در ضمن، عده‌ای از صحابه بعد از آنکه شنیدند پیامبر شهید شده است از میدان فرار کردند که در بین آن‌ها عمر نبود، اما دربارۀ همان فراری‌ها، قرآن به صراحت می‌گوید:

﴿وَلَقَدۡ عَفَا ٱللَّهُ عَنۡهُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٞ١٥٥[آل عمران: ۱۵۵]

«الله از آن‌ها در گذشت و عفوشان کرد».

الله عفو کرده است و داعی عفو نمی‌کند و دروغ پشت دروغ می‌گوید.

اگر کسی این را بگوید که خودش مقابل کفار جنگیده است، خوب بود. علمای شیعه تمام عمرشان در این خلاصه شده است که از یاران محمد بدگویی کنند. آیا تا به حال یک شهر توسط شیعه فتح شده است؟ جنگ آن‌ها همیشه با اهل قبله بود.

می‌گوید:جالب‌تر از همه شعر ابن ابی الحدید است که گفته است:

ای عمر و ابوبکر، عذر شما مقبول است که فرار کردید.

چون حفظ نمودن نفس، محبوب آدمی است.

آدمی مرگ را دشمن می‌دارد درحالی که موت می‌آید.

پس بهتر نیست که آدمی به اختیار خود و با شجاعت مرگ را انتخاب کند.

جواب ما:

باز می‌گوید: ابن ابی الحدید، سنی است و و این منافق (ابن ابی الحدید) می‌گوید: آن دو، رموز جنگ را نمی‌دانستند و بر اسلام لباس ذلت پوشاندند.

و در دنبالۀ شعرش علی را می‌ستاید و از این بدتر به عمر و ابوبکر بد می‌گوید. ابن ابی الحدید شعر سروده است تا از عمر و ابوبکر بد بگوید و داعی از اول تا آخر کتاب مرتب او را شاهد می‌آورد و می‌گوید: ابن ابی الحدید از علمای بزرگ سنی است...

این ابن ابی الحدید که به ابوبکر و عمر طعنه می‌زند. خودش در زمان حملۀ مغول زندگی می‌کرد اما عوض جنگ با آن‌ها با ایشان همکاری کرد و کتاب «شرح نهج البلاغه» را برای وزیر شیعه و خائن؛ یعنی، ابن علقمی نوشت. همان وزیری که به پابوس بت پرستان مغول رفت و بغداد را به آن‌ها تسلیم کرد و وزیر مغول شد.

این‌ها از عمر بد می‌گویند و خود را پشت علی پنهان کرده‌اند؛ در حالی که همگی دشمن اسلام هستند.

[۱۸٩] ص ۴۱۵.