روزهای پیشاور ردی بر کتاب شبهای پیشاور

فهرست کتاب

ادعای ۱۲۰- سنی‌ها می‌گویند: علی خلیفۀ پیامبر است

ادعای ۱۲۰- سنی‌ها می‌گویند: علی خلیفۀ پیامبر است

موفق خوارزمی در کتاب «فضایل امیر المومنین» به اسناد خودش از رسول الله روایت می‌کند که «... رسول الله فرمود: در معراج که رسیدم ندا آمد: ای محمد، خلق را آزمودی. کدام کس را فرمانبردارتر دیدی؟.

عرض کرد: علی را. آیا انتخاب خلیفه برای خود نموده‌ای؟ عرض کرد: پروردگارا، تو برایم انتخاب کن که انتخاب تو بهتر است. گفت: من علی را انتخاب کردم که هیچ کس در قبل یا بعد به این مقام نمی‌رسد».

و این داعی حقه باز در ادامۀ این حدیث می‌نویسد:

و از این قبیل اخبار در کتب معتبر شما بسیار است. اما آنچه در حافظه داشتم به عرض رساندم... [۱۳۵].

جواب ما:

سوالم این است که تو در این کتاب هرچه نوشتی بدون استثناء از اهل سنت شاهد آوردی، اگر اهل سنت در تمام عقاید با شیعه موافقند، دیگر مشکل چیست؟ آخر چگونه ممکن است که اهل سنت این همه احادیث داشته باشند که علی جانشین پیامبر است و در همان حال دشمن علی باشند! جالب است که بعضی از احادیث را از زبان عمر می‌گوید!.

این مرد حقه باز استراتژی خود را بر این قرار داده است که پرگویی را با بی‌حیایی بیامیزد تا طرف خود را خسته کند که بالاخره کدام حرفش را جواب دهم.

در جواب این حرفش می‌گویم:

یا رب، نظر تو برنگردد
آدم که دچار خر نگردد

اگر این داعی حقه باز این ملت را … تصور نمی‌کرد که این کتاب را نمی‌نوشت. داعی می‌دانست که این ملت نمی‌داند که خوارزمی نویسنده است یا خوردنی یا نوشیدنی؟! اگر این ملت را داخل آدم حساب می‌کرد، کتاب خوارزمی را از کتب معتبر اهل سنت معرفی نمی‌کرد. ای کاش این مرد یک بار این حقه را به کار می‌برد. تمام کتابش از این اباطیل پی در پی پر است؛ نه شرمی و نه حیایی!!.

گمان می‌کند که ما با پرگویی از میدان در می‌رویم.

چگونه ممکن است این همه حدیث معتبر در کتب ما باشد و خودمان ذکر کنیم، باز منکر شویم و برویم به دنبال عمر و ابوبکر؟!.

چگونه ممکن است این همه احادیث معتبر در کتاب‌های ما باشد و آن همه احادیث معتبرتر در کتاب‌های شما باشد، اما در قرآن ذکر و یاد و نام و نشانی از علی نباشد؟!

چگونه ممکن است الله بگوید: علی مقامی دارد که نه در اول کسی داشت نه در آخر کسی خواهد داشت، اما چنین انسان والا مقامی را قابل نداند که در قرآن فقط یک بار نامش را ذکر کند؟!.

او می‌دانست که کسی در میان این ملت، چنین سوال‌هایی نخواهد کرد و هرکس هم که بپرسد به او می‌گوید: وهابی. یا اصلاً چماق و کلاشینکوف را برای چه آفریده‌اند؟

اگر در خارج از محدودۀ چماق هم کسی پرسید، چارۀ کار در بی‌حیایی و لجاجت است. آن‌ها فکر همه چیز را کرده‌اند.

[۱۳۵] ص ۳۲۰.