ادعای ۳۳۵- علی در دورۀ خلافت، آزادی در عمل نداشت و فدک را برای همین نگرفت
مدعی است که علی آزادی عمل نداشت و مثلاً نتوانست نماز تراویح را که بدعت عمر بود، منع کند. پس چگونه میتوانست فدک را بگیرد؟ در نهج البلاغه نوشته است که فدک مال ما بود.
جواب ما:
میگوییم: اول اینکه نهج البلاغه به علی دروغ زیادی بسته است.
دوم، به علی میگوییم که یا علی، تو را خلیفه کردیم فدک را پس نگرفتی؟! دیگر از این بیشتر چه میخواهی؟ لقمه را جویدیم و در دهان مبارکت گذاشتم. خوب قدرت که به دست تو بود!.
هدف من، توهین به ساحت علی نیست. میخواهم به وجدان شیعهها شوک الکتریکی بدهم؛ شاید که حرکتی ببینم!.
من نمیدانیم که آزادی عمل یعنی چه؟ آیا این علی نبود که ریشۀ خوارج را کند و به معاویه و لشکرش حمله ور شد و در جنگ جمل مگر دو صحابه بزرگ پیامبر شهید نشدند؟! آیا کسی به علی گفت که بالای چشمت ابروست!.
پس میتوانست فدک را بگیرد و نماز تراویح را منع کند! و فراموش نکنید که در لشکر علی، مردان عُقدهای فراوانی بودند؛ مثل آنهایی که عثمان را شهید کردند! پس علی هرکاری که میخواست بکند، میتوانست.
خب، حالا جواب به زبانی دیگر:
گیرم حالا حرف شما درست؛ علی که از خیر فدک گذشت، حسین هم که به خاطر مصلحت از خیر فدک گذشت. تو ای داعی شیاد، برای چه مصلحی بعد از ۱۴۰۰ سال این حرفها را علم میکنی و هزار صفحه کتاب مینویسی؟ آیا حالا دیگر مصالح عالیۀ اسلام درکار نیست؟ آیا همین پیشاوری که تو در آن نشسته بودی در وقت نشستن تو در تصرف انگیسیها بود یا نبود؟!
داعی میگوید: میخواست زیارت امام رضا برود؛ برای همین مقصد از عراق به هند میرفت بعد پیشاور بعد هرات بعد مشهد! یعنی، اوضاع ایران این قدر خراب بود که راهی به مشهد نداشت؛ آن وقت این بدبخت دنبال فدک میگردد!!.
در زمان زندگی داعی، رضا شاه چادر زنان داعی را از سرشان کشیده بود و باز او دنبال فدک میگشت و بعد میگوید: علی مصلحت ندید! بعد میگوید: ما پیرو علی هستیم!.