ادعای ۲۳۱- و تقلید کردن از امامان اربعۀ اهل سنت اشتباه است
در این جا میخواهد وسط دعوا (بین سنی و سنی) نرخ تعیین کند و میگوید:
شما یک حدیث بیاورید ولو یک طرفه و از کتب خودتان که آن حضرت فرموده باشد: امت من بعد از من باید در اصول پیرو ابو الحسن اشعری و واصل بن عطا و غیره و در فروع پیرو یکی از چهار نفر: مالک بن انس یا احمد بن حنبل یا ابو حنیفه و یا محمد بن ادریس شافعی باشند... [۲٩۲].
جواب ما:
ما نیز، میگوییم که درست نیست از امامان چهارگانۀ اهل سنت یا هر کس دیگری (غیر از پیامبر) کور کورانه و دربست تقلید کنیم، این را ما سلفیها میگوییم.
مذهبیهای عاقل نیز، صد در صد پایبند گفتۀ امام مذهب خود نیستند. اهل مذهب چهارگانه بر سه دستهاند:
دستۀ بزرگی میگویند: اگر حدیث صحیحی دیدیم که خلاف مذهب ما بود، قول مذهب را رها میکنیم و تعصب نشان نمیدهیم.
دسته دوم که باز گروه بزرگی را تشکیل میدهند، سعی میکنند هرچه در مذهبشان است را موافق حدیث نشان دهند؛ حتی اگر در مقابل حدیث آنها حدیث قویتری در بخاری یا مسلم باشد، باز بر پیروی از همان حدیث ضعیف پافشاری میکنند. به هرحال آنها نیز، قابل قبولند؛ چون معتقدند حرف، حرف امامشان نیست؛ فرموده پیامبر است!.
دستۀ سوم سنیها، آنهایی هستند که از خود حرفهای درست کردهاند و به ائمه منصوب نمودهاند. حتی اگر خلاف قول پیامبر باشد، باز قول امام شان را ترجیح میدهند. اینها از نظر ما مردودند.
اما عجب و صد عجب که شیعهها هر وقت که خواستند با سنیها پیمان وحدت ببندند، گروه سلفیها و دو گروه اول و دوم اهل مذهب را تحت نام وهابی رد میکنند و همیشه عاشق همان گروه سوم؛ یعنی، صوفیها هستند.
[۲٩۲] ص ۵۶۴.