روزهای پیشاور ردی بر کتاب شبهای پیشاور

فهرست کتاب

حقه بازی اول علمای شیعه: استناد به حدیث دروغ

حقه بازی اول علمای شیعه: استناد به حدیث دروغ

نمی‌توان گفت احادیثی که در کتب اهل سنت جمع آوری شده است، همگی بی‌کم و کاست صحیح هستند. مکر اول علمای شیعه این است که برای اثبات عقاید خود به ضعیف‌ترین احادیث یا احادیث کاملاً ساختگی در کتب اهل سنت استدلال می‌کنند! این عادت خیلی عجیب است! اما آن‌ها بدون هیچ خجالتی مرتکب آن می‌شوند و پی در پی تکرار می‌کنند.

شیعیان ساده لوح باید بدانند که بودن احادیث در کتب اهل سنت، دلیل بر درستی آن احادیث نیست و حتی یک نفر سنی هم در طول تاریخ نگفته است که تمام احادیث کتب ما بی‌کم و کاست درست است! اگر شیعه اصرار دارد، هر روایتی که در کتب ما آمده، درست است و باید قبولش کرد، پس آن همه روایاتی را که ضد آن‌هاست نیز، می‌پذیریم و از ما نخواهند که قبول نکنیم. عجیب است! وقتی به احادیث ما که بر ضد عقاید است، می‌رسند؛ می‌گویند: جعلی است. پس واضح است که معلم و راهنمای آن‌ها در علم حدیث شناسی فقط و فقط هوای نفسشان است نه علم و دانش.

اهل سنت تنها احادیث دو کتاب بخاری و مسلم را صد در صد قبول دارد. علمای ما، کتب دیگر را به غیر از این دو کتاب را به دو بخش کلی تقسیم کرده‌اند و احادیث صحیح آن را در یک طرف و احادیث ضعیف را در طرف دیگر نوشته‌اند.

اما چرا احادیث دروغ به کتاب‌های ما راه یافت؟ به خاطر اینکه بعد از رحلت پیامبر، یارانش در زمین پراکنده شدند و سخنان پیامبر و خاطرات خود را از ایشان، به آیندگان گفتند؛ آن‌ها نیز، مردند و یارانشان همین مطالب را به افراد دیگر گفتند و کم کم احادیث تدوین شد.

منافقان نیز، احادیث دروغ را وارد جامعه کردند سپس ضعف بشری مثل فراموشی و... نیز، به کمک آمد و احادیث را دست خوش تغییر کرد.

کسانی مثل بخاری و مسلم با دقت فراوان احادیث صحیح را جمع آوری کردند و هزاران حدیث را تنها به خاطر کمی شک و تردید در کتاب‌های خود ثبت نکردند. پس به این دلیل، هرچه در بخاری و مسلم است را، درست می‌دانیم؛ اما دیگران کمتر دقت کردند؛ همه چیز را جمع کردند و عده‌ایآمدند و جمع کرده‌های آن‌ها را غربال نمودند و تحقیق کردند و راست را از دروغ، سره را از ناسره مشخص کردند اما در این میان احادیثی باقی ماند که ۵۰ درصد احتمال می‌دادند، درست باشد. تکلیف این احادیث چه بود؟ بعضی گفتند: چون ۵۰ درصد احتمال دروغ دارد به آن اعتنا نمی‌کنیم. و بعضی دیگر گفتند: چون ۵۰ درصد احتمال دارد که سخن رسول باشد، به آن توجه می‌کنیم بعضی دیگر گفتند: در مسایل اعتقادی اعتنا نمی‌کنیم اما در مسایل عبادی (عبادت کردن) به آن‌ها توجه می‌کنیم. اختلاف دیگر علما، در صادق و کاذب بودن، راوی احادیث است. بعضی یک راوی را صادق و امین می‌دانند و بعضی دیگر نه. این‌ها همه از شومی دروغ اول است که مذاهب سنی به وجود آمد. اما الله قران را میزانی قرار داد برای رفع اختلافات.

الله به دروغ گویان اجازه داد تا اذان را تغییر بدهند اما اجازه نداد حتی یک نقطه را در قرآن عوض کنند.

قرآن خوانان شیعه و قرآن خوانان سنی حتی در یک نقطه هم اختلاف ندارند. قرآن کتابی است که در آن هیچ تغییری صورت نگرفته است و هردو فرقه آن را بدون یک کلمه اختلاف قبول دارند اما دربارۀ احادیث، آن‌ها حتی یک ورق از بخاری را قبول ندارند و ما نیز، یک ورق از کافی آن‌ها را قبول نداریم. پس باید احادیث را بر قرآن عرضه کنیم تا راه را بیابیم.

نویسندۀ کتاب شب‌های پیشاور (داعی) اگر واقعاً مخلص بود، باید با قرآن و عقل بحث می‌کرد؛ زیرا بهترین راه تشخیص حق و باطل بودنِ شیعه و سنی چنگ زدن به قرآن است.

نکتۀ دوم این که، استناد داعی شیاد به احادیثی که خود ما قبولش نداریم و به آن عمل نمی‌کنیم، تعبیری ندارد جز اینکه بگویم: او مغرض است.

آیا در کتب خودشان حدیث دروغ وجود ندارد؟ اگر ندارد، نام مرا در زمرۀ شیعیان بنویسید واگر هست، پس اعتراض او به ما، برای چیست؟.

و نکتۀ سوم، او از هوای نفس پیروی می‌کند؛ مثلاً از حاکم دلیل می‌آورد. درحالی که حاکم/در همین کتب «مستدرک» حدیثی دارد، مبنی بر اینکه حضرت علی قبل از منع شراب، شراب می‌خورد. پس اگر قبولش داری، این را هم قبول کن؛ این بحث علمی نیست که هر چیزی مطابق هوای نفس تو بود، صحیح باشد. در ظاهر این فرد بر کتاب‌های ما اطلاع کافی دارد که در کتابش این همه دلیل از کتاب‌های ما نقل کرده است. او که تا این حد از دنیای روایات و احادیث با خبر است، چرا نمی‌تواند فرق بین حدیث دروغ وصحیح را تشخیص دهد؟ شما با نقل این احادیث دروغ تنها خودتان را گول می‌زنید و این را بدانید که اهل سنت احادیث صحیح و ضعیف وساختگی و دروغ را دسته بندی کرده‌اند و همه چیز معلوم است و این را هم بدانید که شیعیان تا به حال احادیث خود را غربیل نکرده‌اند و صحیح و دروغ آن‌ها معلوم نیست،

البته هر بار که در تنگنا قرار می‌گیرند، می‌گویند: فلان حدیث ضعیف است تا از انتقاد نجات یابند.

چرا مثل ما، مرد و مردانه کتاب نمی‌نویسند که مثلاً صحیح ترمذی وضعیف ترمذی....چرا؟ برای اینکه اگر حکم شود که مست گیرند!!... آخر کدام را بگویند که ضعیف است... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...