ادعای ۱۴۱- اهل ذکر، آل محمدند
میگوید: در تفسیر این آیه: ﴿فَسَۡٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِ إِن كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ٧﴾[الأنبياء: ٧]
«... پس اگر نمیدانید، از پژوهندگان کتابهای آسمانی جویا شوید».
شیخ سلیمان بلخی میفرماید که منظور، حضرت علی است... [۱۶۱].
جواب ما:
من نمیفهمم چرا داعی،عاشق سلیمان بلخی است. اگر این سلیمان بلخی نمیفرمود، آیا معنی این آیه معلوم نبود؟! ای مردک، شیخ سلیمان بلخی یک انسان بیهوده و بیارزش بود که ۱۵۰ سال پیش مرد. اگر من بنویسم: ترمذی یک انسان بیارزش بود، شاید تکفیر شوم. اما بیدغدغه میگویم: سلیمان بلخی، صوفی مشرک،ملحد و شیعه بود. برو در تمام حوزههای علمی مطرح کن؛ ببین که کسی به من اعتراض میکند.
آخر چه بگویم به کسی که این همه عالِم را رها کرده است و مرتب میگوید: سلیمان بلخی، سلیمان بلخی. آیا علی آباد هم شهری است!؟.
اگر این آیۀ ٧ و۸ از سورۀ انبیاء را کامل بخوانیم و آیات پیش از آن را ببینیم، مشاهده میکنیم که بحث از مشرکانی است که قبول نمیکردند خدا انسانی را پیغمبر کند و گمان میکردند که پیغمبر باید از جنس فوق بشر باشد؛ مثلاً غذا نخورد. در این آیه که داعی شیاد، نصفش را آورده است، اول الله میفرماید که ای مشرکان، قبل از محمد هم هر پیغمبری که آمد، مذکر و از جنس بشر بود؛ اگر حرف محمد را قبول ندارید که پیغمبر میتواند از جنس بشر باشد از اهل کتاب بپرسید. اما داعی گفته است: الله فرموده است که «ای محمد، به مشرکان بگو: اگر باور ندارید که بشری مثل من میتواند پیغمبر باشد از علی که پیرو من است بپرسید.» آیا این حرف عاقلانه است؟! مشرکان که محمد را قبول نداشتند، حرف علی را چطور قبول میکردند که الله بگوید: «فاسئلوا اهل الذکر» (یعنی، بپرسید از علی)! پس اهل الذکر، همانا اهل کتاب بودند که با وجود دشمنی با محمد ناچار بودند، شهادت بدهند که پیامبران آنها نیز، طعام میخوردند و در بازار میرفتند.
ما آیه را کامل میآوریم تا سند رسوایی او باشد:
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا قَبۡلَكَ إِلَّا رِجَالٗا نُّوحِيٓ إِلَيۡهِمۡۖ فَسَۡٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِ إِن كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ٧ وَمَا جَعَلۡنَٰهُمۡ جَسَدٗا لَّا يَأۡكُلُونَ ٱلطَّعَامَ وَمَا كَانُواْ خَٰلِدِينَ٨﴾[الأنبياء: ٧-۸]
[۱۶۱] همان.