روزهای پیشاور ردی بر کتاب شبهای پیشاور

فهرست کتاب

ادعای ۱۵٧- گفتار عمر(لو لا علی لهلک عمر)، سند معتبری از سنی‌ها دارد... [۱۸۳].

ادعای ۱۵٧- گفتار عمر(لو لا علی لهلک عمر)، سند معتبری از سنی‌ها دارد... [۱۸۳].

این مرد چون نمی‌خواهد علمی بحث کند، باز سند از سلیمان بلخی و امثال او آورده است و یک صفحه را از روایت ابن ابی الحدید و سلیمان بلخی و گنجی شافعی و شبلنجی و عجیلی و ابن صباغ پر کرده است.

جواب ما:

مثل اینکه بگوید: روزنامۀ کیهان و رسالت و فردا و ایران امروز از رسول الله روایت کرده‌اند!.

این جمله را عمر به سعد بن معاذ گفت که او را از کشتن زن متهم به زنا منع کند تا بچه دنیا بیاید. و این روایت در مصنف ابن ابی شعبه آمده است:

«أن امرأة غاب عنها زوجها، ثم جاء وهي حامل فرفعها إلى عمر، فأمر برجمها فقال معاذ: إن يكن لك عليها سبيل فلا سبيل لك على ما في بطنها، فقال عمر: احبسوها حتى تضع، فوضعت غلاما له ثنيتان، فلما رآه أبوه قال: ابني، فبلغ ذلك عمر فقال: عجزت النساء أن يلدن مثل معاذ، لولا معاذ هلك عمر».

«مردی پس از مدت درازی از سفر برگشت؛ زنش را حامله دید؛ او را نزد عمر برد و عمر، امر به سنگسارش کرد. معاذ گفت: اما بر بچه‌اش حق نداری که ظلم کنی. عمر گفت: بگذارید زن وضع حمل کند و بچه‌اش را به دنیا آورد با دو دندان. و مرد که دیدش گفت: بچۀ من است! به عمر خبر رسید. گفت: اگر معاذ نبود، من هلاک شده بودم».

در مسند احمد روایتی است که حضرت علی، حضرت عمر را از رجم زنی دیوانه منع کرد. اما عمر نگفت: اگرعلی نبود، عمر هلاک می‌شد.

علمای ما هردو حدیث را قبول ندارند. ملاک قبولی حدیث در نزد آن‌ها معلوم است؛ اما ملاک قبولی حدیث در نزد شیعه این است که در آن مدحی برای علی باشد و ذمی برای اصحاب دیگر. حال اگر راوی، سلیمان بلخی یا سبط ابن جوزی باشد هم، مهم نیست.

در ضمن نام معاذ را برمی‌دارد و می‌نویسد: علی!.

این مردم از عمامه‌های خود هم خجالت نمی‌کشند. علم و جهل نزد آن‌ها یکی است؛ حتی جهل، علم است.

این شیعه‌ها آن قدر دروغ می‌گویند که دیگر برایشان راست شده است.

[۱۸۳] همان.