ادعای ۶۴- صحیحین سنیها از خرافات پر است
قوم موسی تعجب میکردند که چرا موسی عریان نمیشود تا با آنها غسل کند. این کار نزد آنان عیب نبود اما موسی نمیپسندید. پس گفتند: موسی فتق دارد و الله برای اینکه دروغ آنها را بنمایاند، روزی که موسی غسل میکرد و لباسش را بر سنگ گذاشته بود. سنگ لباسش را برد و موسی پشت سنگ دوید تا به قومش رسید و قوم دیدند که او مریض نیست و موسی سنگ را زد تا اینکه سنگ ناله کرد.
داعی ایراد میگیرد که عقل قبول نمیکند، سنگ بدود و چرا باید موسی پیش قوم عریان بیاید؟ و در این، فایدهای نیست. چرا سنگ را میزند و چطور سنگ ناله میکند.
و اضافه کرده است که معجزات انبیاء را قبول داریم، اما به شرطی که فایدهای در آن باشد نه ضرر... [٧۱].
جواب ما:
کسی مسلمان باشد و این طور بگوید: جای تعجب است! گر یک ملحد چنین ایرادی بگیرد، اشکالی ندارد و اگر با این دید به داستانها نگاه کنیم، همۀ داستانها سوال برانگیز است؛ مثلا با این دید میتوانیم داستان تولد حضرت عیسی را رد کنیم و بگوییم چه معنی دارد که الله دختری بیشوهر را صاحب فرزند کند و مردم را دربارۀ این دختر به شک بیندازد؟! چه معنی دارد که چنین کند تا عدهای به فتنه بیفتند که این بچۀ بیپدر را فرزند الله بدانند و با این استدلال کل داستان را رد کند و قرآن را کتاب خرافی بداند.
همۀ داستانهای قرآن با این استدلال رد میشوند. آیا شیعه، از این داستانها کم دارد؟!.
[٧۱] ص ۱٩٩.