ادعای ۳٩٧- علی شش ماه بیعت نکرد و این دلیلی است بر بطلان خلافت ابوبکر
او بحث خود را بر روی یک فرض نادرست نهاده است. میگوید: علی اشتباه نمیکند (به عبارت دیگر، معصوم است). بعد از ما قضاوت منصفانه میخواهد که اگر علی با ابوبکر شش ماه بیعت نکرد، پس خلافت ابوبکر باطل است... [۴٩۴].
جواب ما:
قضاوت ما بر اساس کتب ماست که تو در ظاهر به آنها علاقه داری و میخواهی از کتب ما حقانیت علی و باطل بودن ابوبکر را ثابت کنی. پس بشنو: در کتب ما نوشته است که ابوبکر از همۀ امت محمد افضل است و وزن اعمال نیک ایشان به تنهایی از وزن تمام امت که علی و فاطمه و ۱۲ امام تو هم شامل آن هستند در ترازوی قیامت سنگینتر است!.
حالا یک سخن دیگر بشنو: با وجود مقام رفیع ابوبکر، باز اگر او با دزدی دعوا کند و کارشان به قاضی بکشد، قاضی ادعای ابوبکر را قبول نمیکند؛ چون ابوبکر معصوم نیست و ممکن است در این دعوای خاص بر حق نباشد. بله، این است حال علی و بیعت نکردن او در آغاز کار و برگشت علی به بیعت بعد از ۶ ماه (بنا بر یک روایت).
این خود دلیل دیگری است بر اینکه علی تصمیم اول خود را اشتباه دید و آن را اصلاح فرمود! وگرنه زوری در کار نبود!.
داعی دروغ عجیبی میگوید. هرگز عالم دین ما، معترف به این نیست که خلافت ابوبکر، باطل است! چه برسد به عموم علمای ما!.
اگر آدم یاوری نداشته باشد، باید سکوت کند. این امر الله است و علی نیز،چنین کرد... [۴٩۵].
میگوید: سکوت علی در مقابل ابوبکر و عمر مانند سکوت حضرت نوح است که گفت: «یا الله من مغلوبم؛ یاریام کن».
جواب ما:
در جواب میگویم:
علی خیالی شما با نوح قابل مقایسه نیست به این دلایل:
۱- دعای نوح قبول شد و قومش غرق شد. در حالی که دعای علی خیالی شما قبول نشد و عمر و ابوبکر غرق نشدند که هیچ، بلکه تا آخر عمر با عزت زندگی کردند و نام نیک آنها تا امروز باقی است. و این هم هیچ!!! علی خودش وزیر اونها شد و تو داری علی را مقایسه میکنی با نوح، که پسرش را حتی سوار کشتی نکرد.
۲- حضرت نوح با قوم خود سازش نکرد و همیشه با آنها در حال جنگ زبانی بود تا اینکه تهدیدش کردند که اگر بس نکنی، سنگسارت میکنیم. حضرت علی خیالی شما با قوم بیعت کرد، وزیر شد، سازش کرد و به عمر دختر داد!.
او علی را با ابراهیم مقایسه کرده است که آن هم دروغ است. میگوید:سکوت علی چون سکوت ابراهیم است آن هنگام کهپدرش او را از خانه بیرون کرد.
جواب ما:
این طور نیست به این دلایل:
۱ ـ ابراهیم به علت بد گویی از بتها از قوم و خانۀ پدر طرد شد در حالی که به اعتراف شما علی وزیر خلفاء بود!.
۲ ـ ابراهیم بعد از طرد شدن هم، بیکار ننشست و بتها را خرد و خمیر کرد؛ اما علی تا روز آخر بیکار نشست.
این مرد گویا یادش رفته است که در همین کتاب نوشته است: علی مقامش بالاتر از ابراهیم است! پس رفتار ابراهیم نباید الگوی علی باشد! علی باید دو قدم از ابراهیم جلوتر باشد اگر او بتهای قوم را شکست، علی میبایست سر عمر و ابوبکر را قطع میکرد.
[۴٩۴] ص ۸۳۳. [۴٩۵] ص ۸۳۵.