اداعای ۲۱۲- حدیث هرکس بر حسین گریه کند، بهشت بر او واجب میشود؛ درست است.
سنی مناظره گر بطرف شیعه خود گفته: شما شیعهها میگویید که یک قطره اشک در عاشورا جنت را واجب میکند و باعث شدهاید تا شیعهها سراسر سال گناه کنند و تنها در عاشوار اشک بریزند! داعی در حواب میگوید این دو حدیث بالا درست است و این دلایل اوست:
دلیلش این است که آیه به صراحت میفرماید:
﴿إِن تَجۡتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنۡهَوۡنَ عَنۡهُ نُكَفِّرۡ عَنكُمۡ سَئَِّاتِكُمۡ وَنُدۡخِلۡكُم مُّدۡخَلٗا كَرِيمٗا٣١﴾[النساء: ۳۱]
«اگر شما دوری کنید از گناهان بزرگی که نهی شدهاید، ما از گناهان دیگر شما (که کوچک است) در گذریم و شما را به مقامی نیکو و بلند برسانیم.»
پس به حکم همین آیه اگر بنده از کبائر گناهان دوری نماید و مرتکب آنها نشود از سیئات و گناهان کوچکش غمض عین و چشم پوشی میشود و او را میآمرزد.
در این حدیث هم میفرماید: دوستی علی حسنه و ثوابی است که هیچ سیئه و گناه کوچکی به آن ضرر نمیرساند... [۲۶۳].
جواب ما:
ببینید چگونه یک قسمت از آیه را گرفته است که اصلاً ربطی به علی ندارد و آن را به حب علی مرتبط کرده است! چه ربطی دارد؟ الله فرموده: از کبیره اجتناب کنید؛ صغیره را میآمرزم! علی نه در اول آیه جای دارد نه وسط آیه نه آخر! و نه حتی خود علی مخاطب این آیه است.
تفسیر آیه روشن است. انسان وقتی از کبایر اجتناب میکند، مثلاً برای اینکه ربا حرام است، از بانک ربا نمیگیرد و خانه نمیسازد. در ظاهر به زحمت میافتد! این زحمت در برنیاوردن هوای نفس، حسنه و نیک است! و در مقابل گناهان کوچک در ترازوی میزان، این حسنات وزینتر است. علی نه اول کار است نه آخر کار حتی او به این آیه محتاج است!.
ببینید باز چه نوشته است:
[۲۶۳] ص ۵۲۱.