آخرین سرخاب و سفید آب ( مراجع شیعه پاسخ نمی دهند) - جلد سوم

فهرست کتاب

شناخت حدیث شاذ: [۱۵۹]

شناخت حدیث شاذ: [۱۵۹]

وقتی که یک راوی در موردی، حدیثی را به طور انفرادی روایت کرده باشد اگر که این نقل قول و حدیث او با حدیث یک راوی دیگر که از حفظ و ضبط و اتقان از او بالاتر است. مخالف باشد حدیث او شاذ و مردود می‌باشد، اما در صورتی که حدیث او با روایت دیگران در تضاد و مخالفه نباشد و تنها اشکال این باشد که این حدیث را او به طور انفرادی روایت کرده است. در این صورت باید در حال این راوی منفرد نگریسته شود (تا بتوان به نسبت این حدیث او قضاوت کرد) اگر که راوی عادل و حافظ و دارای اعتبار و قابل اعتماد از جهت حفظ و تقوا باشد، روایت منفرد او قابل قبول است و ذات منفرد بودن راوی در روایت، به عنوان جرح محسوب نمی‌شود، ولی اگر این راوی منفرد ثقه (معتبر) نباشد، انفراد او در یکی از طبقات سند جرح است و حدیث را از درجه صحت می‌اندازد و آن را متزلزل می‌کند و مرتبه‌ حدیث بستگی به این راوی دارد، بدین معنا که اگر وضعیت این راوی خیلی پایین‌تر (مثلا در حد لفظ صدوق باشد) حدیث فرد او به حد حدیث حسن تنزل پیدا می‌کند و آن را به حد ضعیف نمی‌کشاند، ولی اگر درجه‌ راوی از درجه‌ی ثقه (معتبر) خیلی پایین‌تر باشد، حدیث فرد او از جمله احادیث شاذ منکر شمرده می‌شود. بنابراین، به این نتیجه رسیدیم که حدیث شاذ مردود بر دو قسم است: ۱- حدیث فرد مخالف با احادیث قوی‌تر از خود ۲- حدیث فردی که راوی آن معتبر (از جهت عدالت و ضبط) نباشد (و بلکه ضعیف باشد) و همین سبب می‌شود که تفرد و شذوذ حدیث از نکارت و ضعف نیز برخوردار شود. [۱۶۰]و اما نظر علما در مورد شاذ بدین قرار نیز می‌باشد: از قول یونس بن عبدالأعلی، شافعی گفته است: به حدیثی که (حداقل در یک طبقه) فردی معتبر (ثقه) بطور انفرادی آن را روایت کند، شاذ گفته نمی‌شود و بلکه شاذ فقط به حدیثی گفته می‌شود که راوی قابل اعتماد (ثقه) آن را روایت کند و با احادیث مردم [۱۶۱]مخالفت داشته باشد. حافظ ابو یعلی خلیلی قزوینی نیز مانند این را از شافعی جماعتی از اهل حجاز نقل کرده است، سپس گفته است: آنچه که حفاظ حدیث بر آن هستند این است که شاذ به حدیثی گفته می‌شود که جز یک سند نداشته باشد که استاد قابل اعتماد و دارای اعتبار (ثقه) و یا غیر معتبر (غیر ثقه) آن را بطور نادر روایت کرده باشد (در حالی که دیگران آن را نیاورده‌‌اند) و آن دسته از این احادیث نادر را که راوی غیرثقه (غیر معتبر از نظر ضبط وعدالت) آن‌ها را روایت کرده باشد متروک نامیده می‌شوند و مورد قبول واقع نمی‌شوند و از این احادیث آن‌هایی که از راویان ثقه روایت شده باشند باید در حکم آن‌ها توقف کرد و نمی‌توان به آن‌ها استناد کرد و از آن‌ها حجت آوردن و به نظر حاکم ابوعبدالله، حافظ، شاذ حدیثی است که یک راوی ثقه (معتبر از نظر عدل و ضبط) به طور نادر و منفرد آن را روایت کرده باشد و برای حدیث آن راوی نتوان ریشه‌ای از طریق متابع پیدا کرد. حاکم می‌گوید که شاذ با معلل تفاوت می‌کند و تفاوت آن‌ها در این است که معلل، به علتی که از طریق توهم در حدیث پیدا شده بستگی دارد، اما شاذ به علتی که در آن است بستگی ندارد.

[۱۵۹] شاذ در لغت به معنای فردکردن است. [۱۶۰] ابن حجر در کتاب شرح نخبة الفکر: حدیث راوی منفرد را وقتی منکر می‌داند که راوی یکی از این سه خصوصیت را داشته باشد: الف) غلط فاحش ب) غفلت زیاد ج) از حدود خداوند در رفته باشد (مرتکب فسق شده باشد). [۱۶۱] عبارت (روی الناس): «از مردم روایت شده» در حالت اصطلاحی بیانگر نظر اجماع است.