آخرین سرخاب و سفید آب ( مراجع شیعه پاسخ نمی دهند) - جلد سوم

فهرست کتاب

سوال ۶۳:

سوال ۶۳:

چنانچه به مراجع رافضی بگویید که حفظ و جمع‌آوری قرآن از اعمال نیک صحابه بوده است، فورا می‌گویند که خداوند در مورد قرآن گفته:

﴿إِنَّ عَلَيۡنَا جَمۡعَهُۥ وَقُرۡءَانَهُۥ ١٧[القیامة: ۱۷] چرا که جمع‏کردن و خواندن آن بر عهده ماست. و با استناد به این آیه می‌گویند که حفظ شدن قرآن ربطی به اصحاب نداشته و خداوند خود حافظ آن بوده است و در سوره حجر آیه ۹ نیز می‌فرماید: ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ ٩[الحجر: ۹]. «بى‏تردید ما این قرآن را به تدریج نازل کرده‏ایم و قطعا نگهبان آن خواهیم بود». باید به این مراجع گفت: خداوند در جایی دیگر نیز می‌فرماید: ﴿فَلَمۡ تَقۡتُلُوهُمۡ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ قَتَلَهُمۡۚ وَمَا رَمَيۡتَ إِذۡ رَمَيۡتَ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ رَمَىٰ وَلِيُبۡلِيَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ مِنۡهُ بَلَآءً حَسَنًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ ١٧[الأنفال: ۱۷] «پس شما آنان را نکشته‌اید بلکه خداوند کشته است، و چون تیر انداختی، به حقیقت تو نبودی که تیر می‌انداختی بلکه خداوند بود که می‌انداخت، تا مومنان را بدینوسیله به آزمونی نیک بیازماید، که خداوند شنوای داناست». خوب در این آیه نیز خداوند، کشتن و تیرانداختن را به خود نسبت داده است و البته مشخص است که صحابه این اعمال را انجام می‌داده‌اند و این بدین معنا نیست که پاداش و صواب جهاد کردن ایشان، باطل شده باشد. صحابه جهت حفظ و نگهداری قرآن، ابتدا آیات را در سینه‌ها حفظ نمودند و سپس آن را بصورت مصحفی در آوردند که همه این‌ها جزء اعمال بسیار نیک ایشان است و می‌بینیم که حتی هم اکنون نیز اشخاص حافظ قرآن در میان مسلمین دارای منزلت خاصی هستند، آنوقت آیا در صدر اسلام این موضوع بی اهمیت بوده و دارای صوابی نبوده است؟ در ضمن چگونه است که شما مرتب در بوق و کرنا می‌کنید که اگر امام حسین و عاشورا و کربلا نبود در حقیقت اسلامی هم نبود؟ و این حسین و یارانش بودند که با نثار خون خویش باعث حفظ اسلام شده‌اند، اسلامی که در حال نابودی و انحراف بوده است. خوب اگر استدلال شما را بپذیریم، بنابراین شهادت حسین در کربلا نیز ارزشی نخواهد داشت و خداوند خودش حافظ قرآن و اسلام بوده است و اصلا اگر بخواهیم طبق روش شما پیش برویم، دیگر اعمال و مجاهدت هیچ مسلمانی دارای ارزش نیست. البته مراجع رافضی خود به این مسائل آگاهند و تنها از روی بخل و حسد و کینه نسبت به اصحاب است که چنین سخنانی را می‌گویند و سعی دارند به هر طریق ممکن، اعمال نیک ایشان را کم رنگ کنند تا مبادا مردم به ایشان متمایل شوند و بخواهند به دنبال حقیقت بروند.