حدیث چهل و دوم:
از زید بن ارقم روایت است که: عدهای از یاران پیامبر جروزنهها و ابوابی راه یافته به مسجد پیامبر جداشتند و رسول خدا فرمود: این ابواب را ببندید جز باب علی، مردم در این مورد سخن گفتند، رسول خدا جبرخاست و خدا را ستایش نمود و سپس فرمود: اما بعد من به بستن این ابواب جز باب علی امر شدهام و کسی از شما (شاید) چیزی بگوید: سوگند به خدا من چیزی را نبستهام و چیزی را باز ننمودهام، ولیکن من به آن امر شدم و پیروی نمودم. حدیث مذکور را امام احمد [الـمسند: ۴/۳۶۹] از طریق میمون ابو عبدالله از زید بن ارقم روایت نموده است و این اسناد ضعیف است و میمون همان بصری غلام عبدالرحمن بن سمره است و حافظ در (التقریب) میگوید: او ضعیف و بسیاری از ائمه (حدیث) او را ضعیف (الحدیث) به شمار آوردهاند و امام احمد میگوید: احادیث او منکر میباشد. (بنابراین طبق این سخن معلوم میشود که روایت امام احمد در المسند، هرگز به معنی پذیرفتن آن و استناد به آن نبوده است.) و ذهبی آن را در شرح حال همچون مذکور در [الـمیزان: ۴/۲۳۵-۲۳۶] ذکر نموده و سخن عقیلی را در توضیح آن افزوده که: بیانگر ضعف آن میباشد و عقیلی میگوید: و حال از طریق بهتری روایت گردیده است. و در این طریق نیز سهلانگاری و بیتوجهی شده است.