حدیث پنجاه و چهارم:
حدیث ابن برزه اسلمی، از پیامبر جروایت نموده که او فرمود: خداوند درباره علی به من سفارش نمود و گفتم: ای پروردگارم آن را برایم تبیین نمائید، فرمود: بشنو گفتم: شنیدم، بفرمود: همانا علی بیرق هدایت است و امام اولیای من است و نور است برای آنکه مرا اطاعت نماید و او کلمهای است که متقین را به پیروی آن ملزم نمودهام، هر آنکه او را دوست بدارد، مرا دوست داشته است. و هر آنکه او را نفرت داشته، مرا نفرت داشته است. ابو نعیم آن را در [الحلیة: ۱/۶۶-۶۷] از طریق عباد بن سعید بن عباد جعفر از محمد بن عثمان بن ابن بهلول از صالح بن ابی اسود از ابو مطهر رازی از اَعمش ثقفی از سلام جعفی از ابو برزه روایت نموده است. و این حدیث موضوع و باطل است و اِسناد آن شدیداً ضعیف است، و عباد بن سعید شناخته شده نیست و ذهبی روایت مذکور در شرح حال او را در (الـمیزان) نقل نموده و گفته است: باطل است و سند آن نامعلوم است) و در اسناد آن رجالی مانند محمد بن عثمان بن ابی بهلول و ابو مُطهرّ رازی و سلام جعفی وجود دارند، که مجهول میباشند و صالح بن ابی أسود همچنانکه در (الـمیزان) ذکر شده است، او واهی و منکر الحدیث است. و ابن عدی میگوید احادیث او دارای قوامت نبوده و او خود معروف نیست و ابن جوزی در [العلل الـمتناهیة: ۱/۱۳۶] آن را در ردیف موضوعات به شمار آورده است و در این زمینه حدیث انس نیز موجود است که ابو نعیم آن را در [الحلیة: ۱/۶۶] و خطیب [تاریخ بغداد: ۱۴/۹۸-۹۹] از طریق ابو عمرو لاهز بن عبدالله از معمر بن سلیمان از پدرش از هشام بن عروه از پدرش روایت نموده است و این اسناد موضوع است، و عامل و آفت ضعف آن لاهز بن عبدالله ابو عمرو تمیمی است و ابن عدی درباره او میگوید: او مجهول است، و احادیث منکری را از ثقات نقل مینماید و به نقل روایت مذکور از او پرداخته و میگوید: این روایت باطل است و ذهبی هم بعد از نقل آن در «المیزان» میگوید: سوگند به خدا این روایت از بدترین موضوعات است، و نفرین خدا بر آنکه علی را دوست نمیدارد، و خطیب با اسناد آن از ازدی روایت نموده که او میگوید: لاهز بن عبدالله تَمیمیبغدادی غیر معتمد است و نمیتوان به او اعتماد کرد و نیز مجهول میباشد. و ابن جوزی نیز آن را در [موضوعات: ۱/۳۸۸] و ابن عراق کنانی در (تنزیة الشریعة) در شمار موضوعات ذکر نمودهاند.