آخرین سرخاب و سفید آب ( مراجع شیعه پاسخ نمی دهند) - جلد سوم

فهرست کتاب

سخنی با خواننده گرامی

سخنی با خواننده گرامی

در اینجا به پایان این کتاب می‌رسیم که جلد سوم از سری کتاب‌های «سرخاب و سفیدآب» می‌باشد و برای خواننده گرامی لازم به تذکر است که مراجع مدعی تشیع قادر به پاسخگویی به این کتب نیستند و تا کنون از حضور در میدان مبارزه شانه خالی کرده‌اند تا به هر نحو ممکن، بیسوادی خود را نزد مردم مخفی کنند و بتوانند همچون گذشته به فریب دادن مردم و گمراهی ایشان ادامه دهند و مصداق آیه: ﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ [۲۰۵]باشند. ما پس از تحریر این سه جلد، همچنان منتظر پاسخی از جانب مراجع شناخته شده شیعه در قم، نجف و یا هر جای دیگر دنیا خواهیم ماند تا با پاسخ به ایشان، تکلیفشان یکسره شود و مردم بی‌خبر متوجه شوند که مذهب رافضی گری همیشه در تاریخ و در میدان مبارزه، شکست خورده است. خواننده گرامی توجه داشته باشد که تقلید کورکورانه و پیروی از مذهب موروثی، کار عاقلانه‌ای نیست و شما یک درصد احتمال دهید این مذهبی را که در حال پیروی و اطاعت از دستورات آن هستید، دارای انحراف و عقاید ضاله و گمراه کننده باشد، آیا ارزش دارد وارد چنین بازی خطرناکی شوید که نتیجه آن بر باد رفتن دین و آخرت است؟! بطور یقین حتی کودکی دبستانی نیز حاضر به رفتن در دام خطرناک تقلید و اطاعت کورکورانه نیست، ولی می‌بینیم که بزرگسالان و کسانی که ادعای خردورزی ایشان گوش جهان را کر نموده است، بدون توجه و براحتی از همان مذهب و عقاید پوچ و بی‌اساس پیروی می‌کنند و از خود ذره‌ای سوال نمی‌کنند که آیا این اعمال و رفتار و عقاید صحیح هستند یا خیر؟ خواننده گرامی لازم است بداند که تحقیق نیز زحمت خاص خودش را دارد و می‌بایست وقت صرف شود و کتب مختلف مطالعه شوند و اینجانب نیز روزی شیعه بوده‌ام، ولی اینگونه نبوده که شب بخوابم و به هنگام صبح تمام عقایدم را فراموش کرده باشم و ناگهان دم از قرآن و سنت بزنم و حرف‌هایی که به گوش بسیاری از نزدیکان بیگانه است. پس خواننده گرامی را به تحقیق و مطالعه هرچه بیشتر دعوت می‌کنم و خواندن همین کتاب نیز قدم بزرگی در کمک به تحقیقات شما بوده است. مطمئن باشید چنانچه بدون تعصب به مطالعه و تحقیق بپردازید، حقیقت برایتان روشن می‌شود و متوجه راه هدایت و صراط مستقیم خواهید شد، ان شاء الله.

پایان

بهار ۱۳۹۰ هجری شمسی

[۲۰۵] ﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ وَٱلۡمَسِيحَ ٱبۡنَ مَرۡيَمَ وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُوٓاْ إِلَٰهٗا وَٰحِدٗاۖ لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ سُبۡحَٰنَهُۥ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٣١[التوبه: ۳۱] «اینان دانشمندان و راهبان خود و مسیح پسر مریم را به جاى خدا به الوهیت گرفتند با آنکه مامور نبودند جز اینکه خدایى یگانه را بپرستند که هیچ معبودى جز او نیست منزه است او از آنچه (با وى) شریک مى‏گردانند». در کتاب اصول کافی باب التقلید حدیثی می‌باشد مبنی بر اینکه ابوبصیر می‌گوید: امام صادق÷در توضیح این آیه فرمود: به خدا سوگند که دانشمندان و راهبان مردم را به عبادت خویش دعوت نکردند (هرچند اگر چنین می‌کردند مردم نمی‌پذیرفتند) بلکه حرام الهی را برای مردم حلال و حلال را حرام کردند (و مردم نیز تبعیت کردند) و نادانسته علما و راهبان را عبادت کردند. (این حدیث در ج۲ اصول کافی در باب الشرک حدیث هفتم نیز آمده است).