بررسی طرق این حدیث:
طریق اول:
در آن محمد بن سلیمان اصفهانی قرار دارد، که نسائی در مورد او میگوید: «ضعیف است»، و ابوحاتم میگوید: «از او دلیل گرفته نمیشود»، و ابن عدی میگوید: «مضطرب الحدیث و احادیث او اندک هستند، و در بسیاری به خطا رفته است» [تهذیب الکمال: ۲۵/۳۱۰]. و ابن حبان او را در کتاب ثقات خود ذکر کرده است، اما بدون آن که او را ثقه قرار دهد یا مخدوش قرار دهد. [تهذیب الکمال: ۱۵/۳۸۷] و شیوه او اینگونه است و فقط اینکه او راوی را در کتاب ثقات خود ذکر کند کافی نیست، چون او در ثقه قرار دادن متساهل است.
طریق دوم:
در این طریق هم محمد بن سلیمان اصفهانی قرار دارد.
طریق سوم:
در این طریق شهر بن حوشب قرار دارد، ابن عون میگوید: (به او طعنه زدهاند). و موسی بن هارون در مورد او میگوید: (ضعیف است) و نسائی میگوید: (قوی نیست) و ساجی میگوید: (ضعیف است) و ابن عدی میگوید: (و بیشتر احادیثی که شهر بن حوشب روایت میکند قابل اعتراض هستند، و شهر در حدیث قوی نیست، و او از کسانی است که حدیث او حجت نیست، و براساس آن عبادت نمیشود) [تهذیب التهذیب: ۳/ ۱۵].
افرادی هستند که او را ثقه قرار دادهاند، اما راجح این است که او ضعیف است. مسلم در صحیح خود از او روایت نکرده مگر آن که او حدیثی را روایت کرده که دیگران نیز در کنار او روایت کردهاند. یعنی وقتی به تنهایی حدیثی را روایت کند مورد قبول نیست.
طریق چهارم:
در این طریق راوی مجهولی هست، و او کسی است که عطاء از او روایت کرده است، پس روایت عطاء مرسل است. احمد بن حنبل میگوید: «در میان روایات مرسل هیچ روایتی از روایات مرسل حسن و عطاء بن ابی رباح ضعیفتر وجود ندارد، چون آن دو از هرکس حدیث میگرفتند». ابن مدینی میگوید: «عطاء از هر نوع افراد روایت میگرفت» [تهذیب الکمال: ۱۲/ ۱۹۰].
طریق پنجم:
بیهقی گفته که این روایت صحیح است و افراد سند آن ثقه هستند. در سند این حدیث فردی هست که اصلاً شرح حال او را نیافتم و بعضی را چون اسمهایشان مشابه است نمیدانم، و این را هم باید گفت که بیهقی امام محدثی است.