هدف از خطاب قرار دادن مراجع مدعی تشیع
مشخص است وقتی کتابی علیه عقاید خرافیون منتشر شود و مردم مطالب آن را بخوانند با خود خواهند گفت که پاسخ به این سوالات کار ما مردم و عوام ساده نیست و این در تخصص طلاب و مراجع حوزه علمیه میباشد که سالها در این زمینه تحصیل کردهاند و میتوانند مدافع مذهب ما باشند و اینگونه است که مردم وجدان خود را آسوده میکنند. ولی از این طرف نیز مراجع مدعی تشیع میدانند که حرفی برای گفتن ندارند و به همین خاطر به سختی وارد میدان مبارزه میشوند تا مشت دروغین و بیسوادی ایشان برای مردم آشکار نشود و میبینیم که چنانچه خیلی هنر کنند، یک محقق و جوانی ساده را جهت پاسخگویی ارسال میکنند، تا وقتی آن محقق نتوانست از عهده پاسخگویی بر آید فوری بیایند و به مردم بگویند: خوب مسلم است که یک جوان ساده شیعی و محققی عادی برای پاسخگویی رفته و به همین خاطر نتوانسته از عهده کار برآید!!! و به این طریق بیسوادی خود را نزد مردم پنهان میکنند، تا همچنان مردم به این طبلهای توخالی ایمان داشته باشند و با خود بگویند که این مراجع حق دارند و چنانچه خودشان پای به میدان مبارزه میگذاشتند، چها که نمیکردند؟ و مسلما هیچکس قادر به مقابله با علم والای ایشان نیست!! بنابراین اینجانب نیز تنها برای رسوایی این مراجع و جهت اتمام حجت برای همه شیعیان و همچنین ثبت بیسوادی ایشان در تاریخ اسلام، تنها خودشان را به مبارزه خواندهام و به ردیههای نوشته شده از جانب افراد ناشناخته و معمولی پاسخی نمیدهم. [۸]پس مراجع شیعه خوب گوشهای خود را باز کنند، آقایان مکارم شیرازی و قزوینی و دیگر مراجع و نمایندگان مذهب تشیع قلابی: یا به میدان مبارزه آمده و به سوالات دندان شکن پاسخ دهید و البته پس از آن پاسخ محکم ما را دریافت کنید تا رسوای عالم شوید و پوچی مذهبتان برای دنیا روشن شود و یا قبول کنید که قادر به پاسخگویی و دفاع از مذهب خرافی خود نیستید و تنها سکوت اختیار کنید که البته ما این سکوت را دلیل بر نداشتن پاسخ و پوچی مذهبتان تلقی میکنیم.
[۸] البته ما تنها به یک ردیه در کتابی بنام بن بست پاسخ دادیم که منتقدی تعدادی از سوالات جلد اول سرخاب و سفیدآب را به خیال خودش نقد کرده بود، ولی از این پس تنها به مراجع شناخته شده پاسخ داده خواهد شد.