حدیث نوزدهم:
ابن المغازلی الشافعی از ابن عباس آورده که گفته است: از پیامبر جدرمورد کلماتی که به دل آدم الهام شد از طرف پروردگارش و آدم به وسیلۀ آن کلمات توبه کرد سؤال کردند. پیامبر در پاسخ فرمود: آدم به حق محمّد و علی و فاطمه و حسن و حسین از خداوند خواست که توبه او را قبول کند، پس خدا توبهاش را قبول کرد و او را بخشید [۱۷۸]. این حدیث نیز مکذوب و موضوع است و ابن الجوزی در [الـموضوعات: ۱/۳۱۶] از طریق دارقطنی آن را ذکر نموده و جزو احادیث مفرده است. دار قطنی میگوید: این حدیث فقط از طریق حسین اشقر روایت شده و او راوی احادیث موضوعه است، و آن را از عمرو بن ثابت روایت نموده، لکن نه موثّق و نه مأمون است و کنانی نیز آن را در [تنزیه الشریعة: ۱/۴۱۳] به دارقطنی نسبت داده است و سیوطی نیز آن را در [الدر الـمنثور: ۱/۱۴۷] آورده است امّا هیچگونه حکمی را دربارهی آن نداده است. امّا در کتاب [اللآليء الـمصنوعة: ۱/۴۰۴] آن را باز آورده و در آنجا حکم به وضع و کذب آن داده است. کنانی باز در [تنزیة الشریعة: ۱/۳۹۵] اسناد دیگری را برای این حدیث ارائه داده است، از طریق محمد بن علی بن خلف العطار از حسین بن اشقر، که آن را به ابن النجار نسبت داده است. ولی همانطوریکه دیده میشود حسین بن اشقر در تمام اسناد آن وجود دارد و بعلاوه محمد بن علی بن خلف العطار از سوی ابن عدی متهم به وضع حدیث است. و حتی محمد بن علی اعتراف نموده که مشکل و مصیبت موجود در این حدیث از سوی او بوده است نه از جانب حسین اشقر، چنانکه در کتاب (لسان الـمیزان) بدان اشاره شده است. (در اینجا باز متذکر میشویم که متن این حدیث نیز نمیتواند عقاید مهم شیعه همچون خلافت بلافصل علی را به اثبات برساند).
[۱۷۸] این حدیث را برای تفسیر آیه ۳۷ سوره بقره ذکر میکنند که بطلان آن مشخص است.