حدیث نود و ششم:
مراجع رافضی، عائشه را متهم میکنند به اینکه او ماریه همسر پیامبر جرا به فحشاء متهم نموده است و به روایت حاکم در (مستدرک) استناد میکنند که ماریهلمتهم به رابطه با پسر عموی خویش گردید و عائشه از جمله کسانی بوده که آن را تأیید و رواج داده است. هرکس اندکی از علم رجالشناسی (مسانید) آگاهی داشته باشد به سقوط این خبر پی میبرد، زیرا در اسناد آن سلیمان بن ارقم ابومعاذ بصری (مولی الانصار) وجود دارد و او به اتفاق علماء ضعیف (الحدیث) است و ابوحاتم، دارقطنی، ترمذی و دیگران درباره او میگویند: او متروک الحدیث است و به احادیث این متروکین توجه نمیشود. و سپس در خبر ذکر نشده است که برائت ماریه توسط علی انجام گرفته است، بلکه در آن گفته شده که پیامبر جعلی را دستور دادند تا گردن پسر عموی ماریه را بزند. رافضیان بر این باورند که این روایت مربوط به آیاتی در سوره نور است و با اسناد به خبر دروغین در مورد ماریه قبطی و اتهام او با پسر عمویش نازل شده است. [۱۹۳]در اینجا برای نقض کلام ایشان میتوان به سخن ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه اشاره کرد که پیرامون برائت عائشه در سوره نور میگوید: و جماعتی از شیعه میگوید آیاتی در سوره نور درباره عائشه نازل نشده، بلکه در مورد ماریه و اتهام او (با پسر عمویش) اسود قبطی نازل شده است و انکار شیعه برای آیات مذکور پیرامون عائشه انکار اخبار متواتر است (۳/۴۴۲) [۱۹۴].
[۱۹۳] اخبار متواتر بیانگر این هستند که آیات سوره نور برای رد اتهام از حضرت عایشه نازل شدهاند ولی شیعه با تمسک به اخبار ضعیف میخواهد آن را در مورد ماریه قلمداد کند و به همین خاطر است که ما میگوئیم: چنانچه اخبار و احادیث ضعیف و دروغ کتب اهل سنت را جمعآوری کنید، به مجموعه کاملی از عقاید شیعه دست پیدا خواهید کرد. [۱۹۴] مراجع شیعه در مناظرات خود به سخنان ابن ابی الحدید زیاد استناد میکنند، بنابراین در اینجا نیز لازم است کمی به سخن این پیشوای خود توجه داشته باشند و فقط بصورت گزینشی عمل نکنند.