حدیث سی و چهارم:
حدیثی از پیامبر جخطاب به علی در جریانی که بین او و برادرش جعفر و زیدبن حارثه بود، فرمود: اما شما ای برادر من، پدر فرزندان منی، از من هستی و به سوی من رجوع تو است. حدیث مذکور را حاکم در [مستدرک: ۳/۲۱۷] آورده و حاکم و ذهبی آن را بر شرط مسلم تصحیح نمودهاند و این اشتباهی از طرف حاکم و ذهبی است، زیرا حدیث مذکور بر شرط مسلم نیست و صحیح نبوده و بلکه ضعیف و منکر است. و از طریق علی بن سعید بن بشیر رازی از اسماعیل بن عبید بن ابی کریمه حرانی از محمد بن سلمه از محمد بن اسحاق از یزید بن عبدالله بن قسیط از محمد بن اسامه بن زید از پدرش اسامه بن زید روایت شده است و این اسناد ضعیف بوده و صحیح نیست، در اسناد آن سه علت وجود دارد: ۱- علی بن سعید بن بشیر رازی در وی ضعف است، دارقطنی (درباره او) میگوید: در احادیث منفرد قابل استدلال نیست. و در روایتی میگوید (او احادیثی روایت نموده که مورد متابعت (روایی) قرار نگرفتهاند: نگاه کنید به: شرح حال او در (تذکرة الحفاظ) و (الـمیزان). ۲- اسماعیل بن عبید بن ابی کریمه، گر چه مورد اعتماد است، وی احادیثی روایت نموده که غریب میباشند و حافظ در (التقریب) میگوید: او اهل ثقه است اما حدیث غریب روایت مینماید. و قاضی ابوبکر جعانی - میگوید: او احادیث عجیبی را از محمد بن سلمه بیان مینماید، و محمد بن سلمه در این حدیث شیخ و استاد اوست و به ویژه این روایت از جمله غرائب اوست و او را در این روایت تابعی نیست. ۳- محمد بن اسحاق -صاحب السیرة- مدلس و به صورت مُعَنْعَنْ روایت نموده، و جز در آنچه که به تحدیث و یا سماع مستقیم تصریح ننموده باشد قابل استناد نیست، و در این روایت چنین تصریحی از او وجود ندارد. شگفت اینکه ذهبی در ادعای بر شرط مسلم را هماهنگ با حاکم پذیرفته و حال آنکه خود ذهبی در شرح حال محمد بن اسحاق در (الـمیزان) تبیین نمود، که او از رجال مُسلم نیست و همچنین محمد بن اسامه بن زید با وجود اهل ثقه بودنش نزد مسلم دارای روایتی نیست. پس با این توضیحات، عدم صحت این اسناد بر شرط مسلم معلوم میگردد و عدم صحت آن و ضعف و نکارت آن معلوم گشته و صحیح نیست که به آن استناد نمود. (متن حدیث نیز ربطی به عقاید آخوندها و مراجع رافضی ندارد).