سوال ۳۹:
مراجع رافضی دائم به مطالب کتب اهل سنت اشاره دارند، حال ما میپرسیم آیا در کتب خودتان هیچگونه مزخرفی وجود ندارد؟ به عنوان نمونه: در کتاب [من لایحضره الفقیه: جلد۲ صفحه۱۶۹] نوشته شیخ صدوق (عالم طراز اول شیعه) در روایت محمدبن سنان از حذیفه بن منصور از امام ابوعبدالله صادق÷آمده که گفت: ماه رمضان ۳۰ روز است و هیچگاه کمتر از آن نمیشود!!! و در همان [من لایحضره الفقیه: جلد۲ صفحه ۱۷۱] از یاسر خادم، روایت شده که به امام رضا÷گفتم: آیا ماه رمضان بیست و نه روز میشود؟ گفت: همانا ماه رمضان هیچگاه از سی روز کمتر نمیشود!!! و شیخ کلینی در سه حدیث منسوب به امام جعفر صادق آورده است که ماه رمضان همیشه سی روز است و هرگز بیست و نه روز نمیشود [کافی: ج۴، ص۷۸-۷۹، و در من لایحضره الفقیه: جلد۳، صفحه۱۶۴] امام صادق به ابوربیع شامی میگوید: با کردها آمیزش مکن، زیرا که کردها طایفهای از جن هستند که خداوندﻷپرده از آنها برداشته است!! [۶۹]و در [من لایحضره الفقیه: جلد،۱ صفحه ۵۴۲ و ۵۴۳] از قول امام صادق÷آورده: همانا خدای تبارک و تعالی زمین را آفرید و به فرمان وی آن ماهی بزرگ (یعنی نهنگ) زمین را حمل کرد. پس نهنگ پیش خود گفت که من زمین را به نیروی خویشتن حمل کردم!! آنگاه خداوندأماهی کوچکی را به اندازه فاصله شست و سبابه بسویش فرستاد که در بینی وی داخل شد، پس از چهل روز آن نهنگ سرگشته و پریشان بود و هرگاه که خدای عزوجل بخواهد در سرزمینی زلزلهای پدید آورد آن ماهی کوچک بر نهنگ نمایان میشود و نهنگ از ترس وی (میلرزد و) زمین را میلرزاند!! [۷۰]در کتاب [الاصول من الکافی: جلد۲، صفحه ۶۳۴] (کتاب فضل القرآن) اینگونه آمده: «علی بن الحکم عن هشام بن سالم عن أبي عبدالله÷قال: إن القرآن الذي جاء به جبرئيل إلی محمد جسبعة عشر ألف آية» یعنی: «امام صادق فرمود: قرآنی که جبرئیل برای پیغمبر اسلام آورد هفده هزار آیه بوده است». و سخن گفتن الاغی بنام عفیر با پیامبر در [الأصول من الکافی: جلد ۱ صفحه ۲۳۷ و در الاصول من الکافی: جلد۱ صفحه ۴۴۸] از قول امام ابوعبدالله صادق÷آورده که چون پیامبر اسلام جزاده شد چند روزی بدون شیر به سر برد، پس ابوطالب او را به پستان خود افکند و خدا در پستان ابوطالب شیر نازل کرد!! پس کودک چند روز از پستان ابوطالب شیر خورد تا هنگامی که ابوطالب، حلیمه سعدیه را یافت و کودک را (برای شیر دادن) به او سپرد!! و در [الأصول من الکافی: جلد۱ صفحه ۴۵۲، باب النهی عن الاشراف علی قبرالنبي ج]روایتی آورده که در آن از امام صادق درباره بالا رفتن از قبر پیامبر جسوال شد و در جواب گفت: من دوست ندارم که هیچیک از شما بالای قبر پیامبر جبرآید و او را ایمن نمیگردانم از اینکه در آنجا چیزی دیده کور شود!! یا پیامبر را به نماز ایستاده مشاهده کند، یا او را با برخی از همسرانش (در آنجا) ببیند!! و درباره تولد امام، کلینی از اسحاق بن جعفر روایت میکند که گفت: از پدرم شنیدم که میگفت: هنگامی که امام متولد میشود به صورت نشسته به دنیا میآید!! جلوی مادرش برای او باز میشود تا اینکه چهار زانو متولد شود!! سپس بعد از افتادنش به زمین گرد میشود و با چهرهاش رو به قبله مینماید و سه بار عطسه میکند!! و با انگشتش به حمد اشاره مینماید و شاد و ختنه شده متولد میشود!! دو دست و پایش از بالا و پایین او را میخندانند!! و دو پایش در میان دستانش مانند شمش طلا هستند!! و شب و روزش را میگذراند در حالی که از میان دستانش طلا خارج میشود!! [اصول کافی: ج۱، ص۳۳۸] و از ابو جعفر روایت است که گفت: امام ده علامت دارد.... و بوی مدفوعش مانند بوی مشک است و زمین عهدهدار پوشیدن و خوردن آن است!! [اصول کافی: ج۱، ص ۳۸۸] و کلینی امام باقر را متهم میکند که او بدون لباس و برهنه به حمام میرفت و صابون را بر جسمش میمالید و مردم عورت او را میدیدند!! [الفروع: ج۶، ص ۵۰۳-۵۹۷]. و کلینی در مورد ادارهی جهان هستی میگوید: از ابو جعفر صادق روایت است که گفت: خداوند همواره تنها بود، سپس محمد و علی و فاطمه را آفرید، و آنها هزار سال ماندند، سپس همه چیزها را آفرید و آنها را بر خلق اشیاء شاهد قرار داد، و همه اشیاء را مؤظف به پیروی از آنان کرد و امور اشیاء را به آنها سپرد، و آنها هر چه را که بخواهند حلال قرار میدهند و آنچه را بخواهند حرام میسازند، و هرگز چیزی را نمیخواهند مگر آن که خداوند متعال بخواهد... [الکافی: ۱/۴۴۱، و خمینی در کشف الاسرار: ص ۹۲، آن را آورده و تأیید نموده است. و در [وسائل الشیعة: جلد۱ صفحه۱۹۴] (چاپ سنگی) [۷۱]از قول امام صادق جروایتی آورده که میگوید: آهن نجس است، زیرا که آهن لباس دوزخیان و طلا، جامه بهشتیان است!!! و در کتاب [زادالـمعاد: صفحه ۴۰۸] نوشته مجلسی خرافی، پیرامون روز نهم ربیع الاول که مصادف با قتل خلیفه ثانی است، روایتی طولانی آورده که در متن آن دروغهای فراوانی گفته [۷۲]، از جمله اینکه خداوند سبحان به پیامبر خود فرمود: امر کردهام ملائکه نویسندگان اعمال را که از این روز تا سه روز، قلم از مردم بدارند و ننویسند گناهان ایشان را برای کرامت تو و وصی تو!!! و همچنین در کتاب [الاستبصار: به ج ۱/۱۰۶ مراجعه شود] روایات دروغینی از جعفر صادق و پدرش محمد باقر در اباحه عاریت دادن ناموس و بذل آن به دوستان روایت نموده است، به [الاستبصار: ۳/۱۴۱، ۱۳۹] نگاه کنید و طوسی از محمد بن ابی جعفر÷روایت میکند که از او پرسیدم: آیا کسی میتواند شرمگاه کنیزش را برای برادرش حلال قرار دهد؟ فرمود: بلی، اشکالی ندارد و آنچه برای او حلال قرار داده شده او میتواند از آن استفاده کند [الاستبصار: ۳/۱۳۶] [۷۳]همچنین ۲۰۰۰ روایت مبنی بر تحریف قرآن در کتاب فصل الخطاب محدث نوری موجود است. یا از قول امام رضا میآورید که: (الامام) مخصوص بالفضل کله من غیر طلب منه له، یعنی: امام به تمام فضیلت مخصوص است، بی آنکه خود او در طلبش رفته و به دست آورده باشد. [کافی: ج۱، ص۲۸۷] [۷۴]پس شما که انبوهی از احادیث و روایات دروغین را دارید، چه میگوئید؟ و چگونه اینها را توجیه میکنید؟!! اگر اینها روایات ضعیف و واحد هستند و یا در سند آنها اشکال هست، خوب بعضی روایات کتب اهل سنت نیز همینگونه هستند. (در ضمن به ۲۰۰۰ روایت مبنی بر تحریف قرآن، نمیتوان خبر واحد گفت و یا سند حدیث تحریف قرآن در کتاب [الأصول من الکافی: جلد۲ صفحه ۶۳۴ صحیح میباشد] و به همین خاطر است که میبینیم در ایران تا کنون به جز کتاب کافی تمامی کتب اربعه شیعه را ترجمه و چاپ و توزیع نکردهاند، چون نمیخواهند چرندیات این کتابها نزد مردم برملا شود و بدینوسیله در بطلان این مذهب مسخره شک کنند.
[۶۹] حدیث مذکور در کتاب کافی نیز آمده است: الفروع من الکافی: جلد۵ چاپ دارالکتب الاسلامیة. [۷۰] به زمین شناسان توصیه میکنم که هر چه زودتر این نهنگ را پیدا کنند و با کمک ماهیگیران جلوی ترسیدن وی را بگیرند تا بیش از این زلزله رخ ندهد!! (فکر میکنم که جناب شیخ صدوق، فیلم تخیلی زیاد میدیده است!!) در ضمن شبیه به همین روایت را جناب کلینی نیز نقل میکند الروضة من الکافی: جلد۲ صفحه ۶۷-۶۸). [۷۱] و همچنین جلد۱ صفحه۲۰۴ چاپ ۲۰ جلدی مطبعه اسلامیه. [۷۲] زادالـمعاد، اثر ملا محمد باقر مجلسی، باب هشتم (اعمال ماه ربیع الاول) صفحه۴۰۹ ، چاپ کتابفروشی اسلامیه. [۷۳] همچنین کلینی و طوسی از محمد بن مضارب روایت میکنند که گفت: ابوعبدالله÷به من گفت: ای محمد، این کنیز را بگیر که برایت خدمت میکند و از آن استفاده میکنی و وقتی بیرون رفتی آن را به ما بر گردان الکافی: الفروع: ۲/۲۰۰، الاستبصار: ۳/ ۱۳۶ و البته امام صادق و سایر اهل بیت منزه از این سخنان هستند و از فتاوای معاصر خمینی میگوید: آمیزش با زن قبل از نُه سالگی جایز نیست، خواه عقد دایم باشد یا موقت!! اما سایر استفادهها مانند دست زدن با شهوت و در آغوش گرفتن و چسباندن ران اشکالی ندارد، حتی اگر زن، کودک شیرخواری باشد!! [تحریر الوسيلة: خمینی ۲/۲۴۱] و خمینی میگوید: پیغمبر از اینکه امام را با اسم و رسم در قرآن ذکر کند میترسید که مبادا پس از خودش قرآن را دست بزنند یا اختلاف بین مسلمانها شدید شود و یکسره کار اسلام تمام شود [کشف الاسرار: ص۱۳۰] و خمینی میگوید: همه پیامبران برای تحکیم پایههای عدالت در جهان آمدند، اما آنها موفق نشدند و حتی محمد خاتم پیامبران که برای اصلاح بشریت و اجرای عدالت و تربیت انسانها آمد در این زمینه موفق نشد (نهج خمینی ص۴۶) و خمینی قبل از انقلاب و رسیدن به قدرت میگفت: در ایران اسلامی علماء خودشان حکومت نخواهند کرد و فقط ناظر و هادی امور خواهند بود!! خود من نیز هیچ مقام رهبری نخواهم داشت و از همان ابتدا به حجره تدریس خود در قم برخواهم گشت!! ( مصاحبه با خبرگزاری رویتر، نوفل لوشاتو، ۵ آبان ۱۳۵۷) و میگفت: نه رغبت شخصی من و نه وضع مزاجی من اجازه نمیدهند که بعد از سقوط رژیم فعلی شخصاً نقشی در اداره امور مملکت داشته باشم!! (مصاحبه با خبرگزاری اسوشیتد پرس، نوفل لوشاتو، ۱۷ نوامبر ۱۹۷۵) و میگفت: من نمیخواهم رهبر جمهوری اسلامی آینده باشم، نمیخواهم حکومت یا قدرت را بدست بگیرم!! (مصاحبه با تلویزون اتریش، نوفل لوشاتو، ۱۶ نوامبر ۱۹۷۸)و میگفت: پس از رفتن شاه من نه رییس جمهور خواهم شد، نه هیچ مقام رهبری دیگری را به عهده خواهم گرفت!! (مصاحبه با روزنامه لموند، نوفل لوشاتو، ۹ ژانویه ۱۹۷۹)و میگفت: من و سایر روحانیون در حکومت پستی را اشغال نمیکنیم، وظیفه روحانیون ارشاد دولتها است، من در حکومت آینده نقش هدایت را دارم. ( سخنرانی ۱۸ دی ۵۷، صحیفه نور، ج۳، ص ۷۵) البته سایر علمای شیعه نیز سخنان جالب توجهی دارند و جمع آوری تمامی آنها چندین جلد کتاب خواهد شد، مثلا خوئی میگوید: اگر قصد روزهدار چسباندن ران باشد و ناخواسته آلت تناسلیاش وارد شرمگاه زن شود، روزهاش باطل نمیشود!! [منهاج الصالحین: خوئی ۱/۲۶۳]. [۷۴] از قول امام صادق میگویند که: «لو بقیت الارض بغیر امام لساخت» یعنی: «اگر زمین بدون امام باشد، فرو رود» [کافی: ج۱، ص۲۵۲] و باز از قول امام صادق میگویند: «لو لم یبق فی الارض الا اثنان لکان أحدهما الحجة»، یعنی: «اگر در زمین جز دو نفر باقی نباشد، یکی از آن دو امام است». (کافی، ج۱، ص۲۵۳) (تروریستهای رافضی میتوانند زمین و اهل آن را توسط بمب اتمی نابود کنند تا ببینند چه کسی باقی میماند؟ چون همان میشود امام زمان و بدین طریق انتظار فرج به پایان میرسد!!!) و از قول امام رضا میگویند: «(الامام)... و مفزع العباد فی الداهیة الناد»، یعنی: «امام، پناه بندگان خدا در گرفتاریهای سخت است». [کافی: ج۱، ص۲۸۶] ظاهرا کذابین به این آیه اهمیت نمیدهند:﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ﴾[النمل: ۶۲]. «و کیست آن کس که درمانده را چون وى را بخواند اجابت مىکند و گرفتارى را برطرف مىگرداند». یا از قول امام باقر میگویند: «ولايه علی مکتوبه في جميع صحف الانبيا»»، یعنی: «ولایت علی در تمام کتب پیامبران نوشته شده است». [کافی: ج۲، ص۳۲۰] جالب است که در قرآن هم صحبتی از ولایت علی نیست، آنوقت ایشان میگویند در تمام کتب انبیاء مکتوب و نوشته شده بوده است!!! مراجع رافضی با تفسیر آیات توسط احادیث و روایات جعلی میآیند و ولایت علی را وارد قرآن میکنند، وگرنه صحبتی از جانشینی و امامت علی در قرآن نیست.