آخرین سرخاب و سفید آب ( مراجع شیعه پاسخ نمی دهند) - جلد سوم

فهرست کتاب

حدیث هجدهم:

حدیث هجدهم:

در مورد آیه ۶۷ سوره مائده:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ وَإِن لَّمۡ تَفۡعَلۡ فَمَا بَلَّغۡتَ رِسَالَتَهُۥۚ وَٱللَّهُ يَعۡصِمُكَ مِنَ ٱلنَّاسِۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٦٧[المائدة: ۶۷]. «اى پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنى پیامش را نرسانده‏اى و خدا تو را از (گزند) مردم نگاه مى‏دارد، آرى خدا گروه کافران را هدایت نمى‏کند» [۱۷۶]. واحدی در کتاب اسباب النزول در سوره مائده از ابوسعید خدری آورده که آیه مذکور در غدیر خم درباره علی÷نازل شده است [۱۷۷]. این سخنان را واحدی در (ص ۱۵۰) از طریق علی بن عباس از اعمش و ابی‌حجاب و از عطیّه و نهایتاً از ابی سعید آورده است و هیچ شکی در رابطه با موضوع بودن این اسناد نیست، زیرا عطیّه همان ابن سعد عوفی است که بعلاوه او به الکلبی هم اشاره داشته است - یعنی: محمد بن سائب الکلبی که شخصی کذّاب بود و احادیث را وضع می‌کرد - که واحدی از او حدیث و تفسیر را اتّخاذ نموده و با نام ابوسعید از او یاد می‌‌کند تا با ملقّب نمودن او بدین کنیه مردم گمان کنند که وی اباسعید الخدری است و فریب بخورند [نگاه شود به بیوگرافی او در الـمیزان، وتهذیب التهذیب] و نیز علی بن عباس که از اعمش روایت نموده باز ضعیف است و ابن حبان در مورد او می‌گوید: او خطاهای فاحشی دارد و مستحق ترک است. روش اعمش از عطیۀ عوفی از روشهای ابی‌نعیم است و چنین روشی در کار حدیث صحیح نیست.

[۱۷۶] برای مطالعه توضیحات مفصل پیرامون این آیه و رد ادعای مراجع رافضی به جلد قبلی همین کتاب یعنی دوباره سرخاب و سفیدآب (آخوند پاسخ نمی‌دهد) مراجعه کنید. (سوالات۵ و ۶ و ۷ و ۸ و ۱۰) [۱۷۷] در جلد قبلی این کتاب (در سوال هشتم) مواردی را آوردم که نشان می‌دهد شان نزول آیه: ﴿بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَمربوط به دعوت علنی و آشکار اسلام پس از ۳ سال دعوت مخفیانه است و شیخ الاسلام ابن تیمیّه نیز آن را مربوط به اوائل اسلام دانسته است، نگاه کنید به [المنتقی: ص ۴۹۰] و جالب است که در تاریخ قرآن تالیف دکتر محمود رامیار صفحه۵۷ در مورد آغاز وحی (و آیات سوره علق) چنین آمده: نکته دیگری که می‌ماند در مورد کلمه اقراء است که معمولا آن را بخوان ترجمه می‌کنند و این مطلب موجب سوء استفاده بعضی از مستشرقان شده که می‌خواهند ناخوانا بودن پیامبر جرا طرد کنند در صورتی که، برخی دیگر از ایشان اقراء را بلغ معنی می‌کنند، یعنی تبلیغ کن، ابلاغ کن.