سوال ۹۹:
در سوره مائده آیه ۵۴ آمده: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَن يَرۡتَدَّ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَسَوۡفَ يَأۡتِي ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ يُحِبُّهُمۡ وَيُحِبُّونَهُۥٓ أَذِلَّةٍ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ يُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوۡمَةَ لَآئِمٖۚ ذَٰلِكَ فَضۡلُ ٱللَّهِ يُؤۡتِيهِ مَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٌ ٥٤﴾[المائدة: ۵۴]. «اى کسانى که ایمان آوردهاید هر کس از شما از دین خود برگردد به زودى خدا گروهى (دیگر) را مىآورد که آنان را دوست مىدارد و آنان (نیز) او را دوست دارند (اینان) با مؤمنان فروتن و بر کافران سرفرازند، در راه خدا جهاد مىکنند و از سرزنش هیچ ملامتگرى نمىترسند، این فضل خداست آن را به هر که بخواهد مىدهد و خدا گشایشگر داناست». این آیه در حق حضرت ابوبکر و صحابه بوده که با شورش اهل رده به مقابله پرداختند، ولی مراجع رافضی آن را در حق حضرت علی و یارانش میدانند. سوال اینجاست که مگر کسانیکه حضرت علی با ایشان جنگید، مرتد بودند؟ حضرت علی بر کشتگان جنگ جمل نماز میخواند و گریه میکند. مگر بر جنازه مرتدین نماز میخوانند و یا برایشان گریه میکنند؟! همان خوارج و یا لشکریان معاویه نیز مرتد نبودهاند و حضرت علی نیز حکم مسلمان یاغی را بر ایشان اجرا میکند. خوارج از حافظان قرآن و مسلمین بسیار متعصب بودهاند [۱۲۳]و نمیتوان لفظ مرتد را در موردشان بکار بست و این دیگر چه نوع ارتدادی است؟! (از رهبران مرتدین، سجاح بنت المنذر بوده که ادعای نبوت میکند و به همسری مسیلمه کذاب درمیآید و نبوت دروغین او را نیز تصدیق میکند و مسیلمه به او میگوید: در عوض مهر، نماز خفتن و نماز بامداد از امت تو برگرفتم!! و این اشخاص حتی آیاتی دروغین را نیز میگفتهاند و سجاح را موذنی بود که در اثنای بانگ نماز میگفت: اشهد ان سجاحا نبی الله!!) در ضمن در آیه آمده گروهی که خداوند ایشان را دوست دارد، اولا که خوارج نیز تا بعد از جنگ صفین جزء یاران حضرت علی بودهاند و بطور حتم شما خوارج را مورد دوستی خداوند نمیدانید و اما بقیه ایشان نیز در بسیاری از خطبهها مورد سرزنش و توبیخ حضرت علی واقع شدهاند و بنابراین نمیتوانند گروه مورد نظر باشند. حضرت علی÷در نهج البلاغه خطبه ۱۱۶ خطاب به این یاران خود فرموده: به خدا سوگند دوست داشتم که خدا میان من و شما جدایی اندازد و مرا به کسی که نسبت به من سزاوارتر است ملحق فرماید. در نامه ۳۵ به ابن عباس فرموده: از خدا میخواهم به زودی مرا از این مردم نجات دهد، به خدا سوگند اگر در پیکار با دشمن آرزوی من شهادت نبود و خود را برای مرگ آماده نکرده بودم دوست میداشتم حتی یک روز با این مردم نباشم و هرگز آنان را دیدار نکنم. (اگر اینها قوم مورد نظر بودهاند، پس آیا حضرت علی آرزو داشته که حتی یک روز هم با آنها نباشد و هرگز آنها را دیدار نکند؟) در خطبه ۱۲۵ نهج البلاغه فرموده : نفرین بر شما چقدر از دست شما ناراحتی کشیدم، یک روز آشکارا با آواز بلند شما را به جنگ میخوانم و روز دیگر آهسته در گوش شما زمزمه دارم نه آزاد مردان راستگویی هستید به هنگام فرا خواندن و نه برادران مطمئنی برای رازداری هستید. (ملاحظه میکنید که در این خطبه حضرت علی÷آنها را به جنگ خوانده و آنها بی همتی کردهاند، پس آیا میتوان گفت که آیه در مورد این قوم بوده است؟و آیا چنین قومی مستحق نفرین هستند؟) در خطبه ۱۱۳ نهج البلاغه فرموده: نه یکدیگر را یاری میکنید و نه خیرخواه یکدیگرید و نه چیزی به یکدیگر میبخشید و نه به یکدیگر دوستی میکنید. در خطبه ۱۸۰ نهج البلاغه فرموده: خدا خیرتان دهد آیا دینی نیست که شما را گرد آورد؟ آیا غیرتی نیست که شما را برای جنگ با دشمن بسیج کند؟ (آیا این قومی هستند که با مرتدین جنگیدهاند و خداوند دوستشان دارد؟) در خطبه ۱۳۱ نهج البلاغه فرموده: من شما را به سوی حق میکشانم اما چونان بزغالههایی که از غرش شیر فرار کنند میگریزید، هیهات که با شما بتوانم تاریکی را از چهره عدالت بزدایم و کجیها را که در حق راه یافته راست نمایم. در خطبه ۲۷ نهج البلاغه فرموده: ای مردنمایان نامرد «يا أشباه الرجال ولا رجال» ای کودک صفتان بیخرد که عقلهای شما به عروسان پرده نشین شباهت دارد چقدر دوست داشتم که شما را هرگز نمیدیدم و هرگز نمیشناختم . شناسایی شما جز پشیمانی حاصلی نداشت و اندوهی غم بار پایان آن شد خدا شما را بکشد که دل من از دست شما پر خون و سینهام از خشم شما مالامال است. (آیا حضرت علی از دیدار قومی که خداوند دوستشان دارد ناراحت شده و گفته چقدر دوست داشتم شما را هرگز نمیدیدم و نمیشناختم؟ آیا قومی که خداوند دوستشان دارد، مردنمایان نامرد هستند؟ یا کودک صفتان بیخرد؟)
[۱۲۳] البته چنین تعصبی صحیح نیست و همین روافض حزب اللهی نیز در امور دینی خود متعصب و سختگیر هستند، ولی چه فایدهای دارد؟ و برای همین است که به ایشان میگوییم: خوارج حزب اللهی (البته از خوارج فعلی که نسبت به گذشته نیز بسیار معتدل شدهاند، عذرخواهی میکنم).