آخرین سرخاب و سفید آب ( مراجع شیعه پاسخ نمی دهند) - جلد سوم

فهرست کتاب

حدیث هفتادم:

حدیث هفتادم:

حدیث علیسکه می‌گوید: پیامبر جمرا فرا خواند و فرمود: «ای علی شما همچون عیسی می‌باشی، یهود از او کینه داشتند تا حدی که مادرش را متهم نمودند و نصاری او را چنان دوست داشتند تا او را در جایگاهی نشاندند که او در آن منزلت نبود». و علی گفت: هان هلاک می‌گردد هر آنکه، در حب من افراط نماید و مرا از حدی که در آن نیستم بالاتر ببرد، و نیز هر آنکه: از من نفرت داشته باشد و بر من افترا نماید تا مرا متهم نماید، آگاه باشید من نبی نیستم و به من وحی نمی‌شود، ولیکن هرآنچه بتوانم به کتاب خدا و سنت پیامبر او عمل می‌نمایم، پس هرآنچه از عبارت خداوند که شما را به آن امر نمایم بر شماست چه درست بدارید یا از آن کراهت داشته باشید پیروی نمائید، و هرآنچه از معصیت، من و غیر من دستور دادیم پس در معصیت خداوند اطاعت نیست و همان اطاعت تنها در عمل معروف است. [حاکم: ۳/۱۲۳]، عبدالله بن احمد در [زوائد الـمسند: ۱/۱۶۰، ابو یعلی: ۱/۱۵۶، ابن ابی عاصم، السنة: ۱۰۰۴ و ابن الجوزی العلل الـمتناهیة: ۱/۱۶۲] همگی آن را از طریق حکم بن عبدالملک از حارث بن حصیره از ابو صادق از ربیعه بن تاجذ -موسوم به ناجد- از علی روایت نموده‌اند. و اسناد آن ضعیف است، در آن علل قادحه‌ی زیادی وجود دارد، از جمله: اول: همچنانکه در (التقریب) ذکر شده، حکم بن عبدالملک ضعیف است و بسیاری او را ضعیف به شمار آورده‌اند و ذهبی او را علت ضعف حدیث به حساب آورده و تصحیح حاکم را رد نموده و گفته است: ابن معین او را بسیار واهی دانسته است. و همچنین هیثمی‌ در [الـمجمع: ۹/۱۲۳] به سبب او در اسناد حدیث را معلل دانسته و آلبانی نیز در [تخریج کتاب السنة: ۹۸۷] او را معلل می‌داند. دوم: حارث بن حصیره درباره‌ وی سخنی مطرح است که مانع احتجاج به حدیث وی می‌گردد، خصوصاً اگر حدیث او متعلق به فضائل علیسباشد و حافظ ابن حجر در (التقریب) می‌گوید: «او صادق است و اشتباه نموده و متهم به رافضی‌گری است» سوم: ربیعه بن ناجد -یا ناجذ- که ناشناخته است. و ذهبی می‌گوید: وی معروف نیست. و حکم بن عبدالملک در روایت این حدیث از حارث بن حصیره - با اسناد محمد بن کثیر قرشی کوفی نزد بزار با عبارت کوتاه - پیروی نموده است [مجمع الزوائد: ۹/۱۳۳] ولیکن وضعیت محمد (مذکور) خود از حکم بهتر نیست، و بخاری می‌گوید: او منکر الحدیث است و حافظ در التقریب می‌گوید: وی در اسناد حدیث ضعیف است و همچنین هیثمی‌در (الـمجمع) او را ضعیف می‌داند. و در این صورت حدیث مذکور ضعیف و غیر صحیح است. لیکن دارای شواهدی است که مربوط به علی می‌باشند که صحیح می‌باشند، از جمله: «قومی مرا دوست می‌دارند تا اینکه به علت حب شدید من وارد آتش می‌گردند، و گروهی نیز از من نفرت می‌یابند تا اینکه به علت شدت بغضشان از من وارد جهنم می‌گردند» ابن ابی عاصم در [السنة: ۹۸۳] آن را روایت نموده است، و آلبانی می‌گوید: و اسناد آن بر شرط شیخین صحیح است. در صورت موقوف بودن آن همچنانکه آلبانی گفته است: «ولی در حکم مرفوع است، زیرا از جمله امر غیبی است که با عقل و نظر معلوم نمی‌گردد» و در صورت صحت آن ما بسیار خوشحال شده و به مراجع رافضی با احتجاج به اینگونه احادیث می‌خندیم. زیرا خودشان را محکوم نموده و دلیلی بر علیه خودشان می‌باشد و بیانگر صحت مذهب و پایداری اهل سنت است، زیرا تنها اهل سنت علی را در حدی دوست می‌دارند که او را به منزلت نامناسب و نالایق او نمی‌رسانند، و این سخن تماماً بر خود مراجع رافضی منطبق است، زیرا آنان علی را به منزلت و جایگاهی می‌رسانند که او در آن جایگاه نیست و هم‌چنین اهل سنت از علی نفرت ندارند تا از مقام و جایگاه واقعی او بکاهند، بلکه آن گروه شامل خوارج و نواصب است که بر علی افترا نموده و او را مورد اتهام قرار می‌دهند. پس حدیث مورد ذکر در رد روافض و خوارج می‌باشد.