آخرین سرخاب و سفید آب ( مراجع شیعه پاسخ نمی دهند) - جلد سوم

فهرست کتاب

حدیث نود و سوم:

حدیث نود و سوم:

مراجع رافضی برای نکوهش حضرت عایشه می‌آیند و به حدیثی اشاره می‌کنند که امام بخاری/در کتاب: «الجهاد والسیر» در باب مسائل مربوط به بیوت همسران پیامبر جبا شماره‌ (۳۱۰۴) از عبدالله بن عمربروایت نموده که: پیامبر جبه خطابه پرداخت و به طرف مسکن عائشه اشاره کرد و فرمود: در اینجا فتنه است (سه بار) از این سمت شاخ شیطان بالا می‌آید. اما از باب روائی باید گفت: این حدیث دارای روایات فراوان دیگری است که هدف واقعی آن را تبیین می‌نمایند و بخاری و همچنین دیگران آن‌ها را روایت نموده‌اند و در تحقیق و بررسی می‌بایست همه‌ روایات جمع و در کنار هم قرار داده شوند، زیرا اگر همه‌ آن‌ها صحیح باشند منظور پیامبر جرا از آن می‌فهمیم و مراجع شیعی حق ندارند اعتراض نمایند، زیرا روایات مذکور نزد آنان صحیح نیست و تنها برای تأیید باطل خویش آن را ذکر کرده‌اند و اگر به صحت روایات مذکور اقرار نمی‌نمایند سایر احادیث دیگر در این زمینه چنین‌اند، زیرا از یک منبع واحدند و اگر به صحت آن اقرار نمی‌نمایند، بنابراین حق تفسیر معنای آن را ندارند، بلکه سزاوار است صاحب این روایات (علمای اهل سنت) که آن‌ها را روایت و تصحیح نموده‌اند، آن را تفسیر نمایند. پس اگر مراجع رافضی بر اهل سنت با این روایات احتجاج می‌نمایند، پس علمای اهل سنت نیز حق دارند تا معنای این حدیث را بر مبنای روایات صحیح خود تبیین نمایند تا مفهوم واقعی انصاف در مناظره و بحث نمایان و رعایت گردد. از جمله بر این روایات، [امام بخاری: ۳۲۷۹] از ابن عمربروایت کرده است: که رسول خدا جبه طرف مشرق اشاره می‌کرد و فرمود: هان فتنه همینجا است (۲بار) و شاخ شیطان از اینجا سر بالا می‌آورد، [امام احمد: ۲/۱۴۳، ۱۲۱، ۷۳، ۷۲، ۵۰، ۴۰ و مسلم: ۴/۲۲۲۹] .... هم آن را روایت کرده‌اند و [بخاری: ۷۰۹۳، ۳۵۱۱] از ابن عمر روایت نموده که (از پیامبر) شنیدم می‌گفت: هان فتنه در اینجاست (به مشرق اشاره می‌کرد) از اینجا شاخ شیطان سر بالا می‌آورد. و [امام مسلم: ۴/۲۲۲۸] نیز آن را روایت کرده است و [بخاری: ۵۲۹۶] از ابن عمر روایت کرده است که: از پیامبر جشنیدم که می‌فرمود: فتنه در اینجاست و به سمت مشرق اشاره می‌کرد و باز از ابن عمر روایت کرده است که پیامبر جبه منبر رفت و فرمود: فتنه اینجاست (۳ بار) و شاخ شیطان از اینجا سر بالا می‌آورد و فرمود: شاخ خورشید، بخاری دو روایت مذکور را (۷۰۹۲، ۷۰۹۳) در کتاب «الفتن» باب شانزدهم باب قول پیامبر جکه فتنه از جانب مشرق است و نظیر آن در [صحیح مسلم: ۴/۲۲۲۸] هم ذکر شده است و از مجموع روایات صحیح چنین استنباط می‌شود که منظور پیامبر جاز سر برآوردن فتنه همانا جهت مشرق است، که همان شاخ شیطان است و چون بیت عائشه در شرق مسجد پیامبر جاست و راوی حدیث صحابی گرامی عبدالله بن عمر خواسته است جهتی را که پیامبر جبه آن اشاره کرده است معین نماید و ذکر کرده است که پیامبر جبه آن سویی اشاره کرده است و حتی او نگفته است «به محل سکونت عائشه اشاره کرده است». بلکه گفته رو به سمت محل سکونت عائشه اشاره کرده است، که بیانگر این است هدفش تعیین جهت بوده است، سایر روایات و روایتی که در آن می‌فرماید: «رو به سمت مشرق اشاره کرد» همچنان که آگاهان به علم لغت می‌دانند تماماً در آن‌ها تعیین مقصد و سویی است اما روایت مذکور از باب درایه به سه صورت می‌توان به آن پاسخ گفت: اول: اینکه گفتیم خانه‌ عائشه در سمت شرق مسجد بوده است، حتی ابن کثیر در (البدایة والنهایة) می‌گوید: «با تواتر دانسته شده است که پیامبر جدر حجره‌ مخصوص عائشه در شرق مسجد پیامبر در زاویه‌ غربی قبله‌ حجره به خاک سپرده شده است...» و ذکر خانه‌ عائشه در روایت مذکور به معنای جهت شرق است که پیامبر جبا قول خویش آن را توضیح داده است: (که از همانجا شاخ شیطان سر بالا می‌آورند و این کلام هیچ کدام از راویان نیست..... و با این توضیح منظور از آن معلوم می‌گردد [۱۹۲]. (جالب است چون مراجع رافضی قصد دارند که هر چیزی را از جایگاه اصلی خویش منحرف سازند، بنابراین می‌آیند و می‌گویند: محل دفن پیامبر جحجره عایشه نیست بلکه این محل دفن، حالتی همچون دفتر کار نبی اکرم جرا داشته است!!! ولی ما می‌بینیم که در اینجا برای نکوهش حضرت عایشه می‌آیند و به حدیث پیامبر جاستناد می‌کنند که به خانه عایشه و جهت شرقی اشاره دارد، یعنی همین جایی که پیامبر جدفن است، از قدیم گفته‌اند: دروغگو کم حافظه است).

[۱۹۲] شما خود را در در زمان پیامبر جتصور کنید و خود را بجای مردم آن زمان قرار دهید، چنانچه عقیده مراجع رافضی صحیح بود، آیا مردم با شنیدن چنین جمله‌ای در مورد عایشه چه عکس العملی نشان می‌دادند و چه فکری در مورد او می‌کردند؟ آیا دیگر برای عایشه احترام و عزتی قائل می‌شدند؟ و عایشه پس از آن در چه جایگاهی قرار می‌گرفت؟ آیا نمی‌بایست مردم دائما عایشه را نکوهش و طرد کنند؟ پس چرا اینگونه نبوده و عایشه نزد مردم ام المومنین بوده و مردم او را قبول داشته‌اند؟