آخرین سرخاب و سفید آب ( مراجع شیعه پاسخ نمی دهند) - جلد سوم

فهرست کتاب

شناخت حدیث معلل:

شناخت حدیث معلل:

اهل حدیث آن را معلول خوانده‌اند، چرا که در گفته‌ آن‌ها و فقهاء در مقام قیاس چنین آمده است: علت و معلول در نزد اهل عربی و لغت عرب خوار شده هستند. شناخت علل الحدیث از برترین و دقیق‌ترین و با ارزش‌ترین علم از علوم حدیث می‌باشد و تنها کسانی از عهده‌ی آن برمی‌آیند که اهل حفظ و خبرگی و فهم دقیق و نافذ باشند، چرا که علل الحدیث عبارت است از وجود اسباب وعوامل پنهانی مرموزی که از ارزش حدیث می‌کاهند. بنابراین، حدیث معلل حدیثی است که پس از بررسی، در آن عامل ظاهر شود که از ارزش حدیث کاسته و صحت آن را زیر سؤال برد در حالی که در ظاهر حدیث اثری از آن علت دیده نشود و به چشم نخورد. و دلیل آن این است که سندهای حدیث دارای رجالی معتبر (ثقه) و دارای تمامی شروط صحت هستند و یافتن علت آن از طریق تفرد راوی (فردبودن راوی) و مخالفت دیگران با او (شذوذ) و یک سری قرائن دیگر در حدیث، میسر می‌باشد به طوری که مجموعه‌ی اینها، توجه فرد (آشنا به علل الحدیث) را به ارسال حدیث موصول و یا وقف حدیث مرفوع و یا داخل شدن حدیثی در حدیث دیگر و یا توهمی القاگر [۱۶۶]در غیر این موارد، جلب می‌کند به طوری که با ظن غالب (و با توجه به این قرائن)، فرد متوجه علت می‌شود و بر آن حدیث حکم می‌کند (حدیث را از حالت صحت خارج می‌کند) و یا در اثر تردید در آن توقف می‌کند و تمامی این‌ها مانع از این می‌شوند که بتوان حکم صحت را در مورد حدیثی داد که موارد فوق در آن وجود داشته باشند [۱۶۷]. و چه بسیارند آن‌ها که احادیث موصول را به واسطه‌ی (وجود احادیث) مرسل معلول شناخته‌اند و پی بردن به آن به این صورت بوده که یک بار حدیث با اسناد موصول روایت شده و بار دیگر همان حدیث با سند منقطع قوی‌تر از سند موصول (از نظر حفظ رجال) روایت شده باشد. و به همین خاطر است که کتاب‌های علل الحدیث در برگیرنده‌ تمامی سندهای یک حدیث می‌باشند. ابوبکر خطیب گفته است: روش شناخت علت در حدیث این است که تمامی سندهای آن را جمع‌آوری کرد و در اختلافی که بین راویان حدیث وجود دارد دقت شود و از مکانت هرکدام از راویان، با توجه به حفظ و منزلتشان و با توجه به ضبط و اتقان آنها، در شناخت علت استفاده کرد. از علی بن مدینی نقل شده که گفته است: در زمینه‌ای که نتوان سندهای مختلف آن را جمع‌آوری کرد، نمی‌توان به خطای آن پی برد. علت ممکن است در سند و یا در متن حدیث وجود داشته باشد هر چند که بیشتر در سند اتفاق می‌افتد. وقتی علت در سند باشد، صحت سند و متن حدیث را با هم زیر سؤال می‌برد، مانند حالتی که یک حدیث پس از علت‌یابی، مرسل و یا موقوف شناخته شود. و گاهی فقط سند حدیث زیر سؤال می‌رود و صحت متن حدیث زیر سؤال نمی‌رود.

[۱۶۶] توهمی که باعث شده راوی در موردی دچار اشتباه شود. [۱۶۷] مقصود عواملی هستند که از ارزش حدیث می‌کاهند، اما بعضی از علل خدشه‌ای در صحت حدیث به وجود نمی‌آورند.