سوال ۳۳:
مراجع رافضی عده قلیلی را دارای عقاید وهابی (یعنی عقاید اسلامی) میدانند و طوری وانمود میکنند که تنها عدهای گمراه پیرو چنین عقایدی هستند و اکثر علمای اسلامی اعم از شیعه و سنی با ایشان مخالفند و محمد بن عبدالوهاب نیز این سخنان را از خودش در آورده است و اینها سخنان و عقاید علما و بزرگان اهل سنت نبوده است. حال سوال اینجاست که اگر عقیده به عدم ساخت و تزئین قبور نشانه وهابیت است، بنابراین از پیامبر اسلام گرفته تا بسیاری از علما و پیروان ایشان، وهابی خواهند بود، چون بطور مثال در صحیح مسلم آمده است: «عَنْ جَابِرٍسقَالَ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ جأَنْ يُجَصَّصَ الْقَبْرُ وَأَنْ يُقْعَدَ عَلَيْهِ وَأَنْ يُبْنَى عَلَيْهِ» «از جابرسنقل شده که گفت: رسول خدا جاز گچکاری و سنگکاری قبر و نشستن بر آن- یعنی در کنار قبر نشستن و با مردهای که در آن قرار دارد سخن گفته شود- و ساختن بنا و عمارت بر آن نهی فرموده است». [رياض الصالحين: تألیف امام نووی، ص ۴۹۰]. بعلاوه باید شیخ طوسی و شیخ حرعاملی از علمای شیعه را نیز وهابی نامید، چرا که: در کتاب تهذیب شیخ طوسی (از کتب اربعه شیعه) و نیز در کتاب [وسائل الشيعة: تألیف شیخ حرعاملی باب ۴۴ از ابواب دفن] در روایت از موسی بن جعفر آمده که: «سألت أبا الحسن موسى عن البناء على القبر والجلوس عليه هل يصلح؟ قال: لا يصلح البناء عليه ولا الجلوس ولا تجصيصه ولا تطبينه» «از بنای قبور و نشستن بر روی آن پرسیدند که آیا اینکار صحیح است؟ که فرمودند: خیر، ساختمان سازی و گنبد درست کردن بر قبر و نشستن روی آن -یعنی در کنار قبر نشستن و با مردهای که در آن قرار دارد سخن گفته شود- و گچ کاری و سنگکاری و گلکاری آن صحیح نیست». همچنین در کتاب تهذیب و وسائل الشیعه بنقل از جراح مدائنی آمده که جعفر صادق فرمود: «لا تبنوا على القبور ولا تصوروا سقوف البيوت فإن رسول الله جكره ذلك» «بر قبرها بنا نسازید و سقف خانهها را پر از تصویر نکنید که رسول خدا جاینکار را ناپسند شمرده است». همچنین در مآخذ فوق و نیز در کتاب «من لا يحضره الفقيه» (از کتب اربعه شیعه) باب مناهی پیامبر جبنقل از یونس بن ظبیان آماده که جعفرصادق فرمود: «نهى رسول الله جأن يصلى على قبر أو يقعد عليه أو يبنى عليه» «رسول الله جنهی فرمود از این که بر قبری نماز گزارند یا برآن بنشینند و یا برآن بنا سازند». اگر اعتقاد به حرام بودن دستزدن و چسبیدن و بوسیدن قبر و ضریح دلیل وهابی بودن باشد بنابراین باید ابن حجر هیثمی از علمای برجسته اهل سنت و شافعی مذهب و نیز امام محمد غزالی و پیروانشان وهابی باشند، چرا که ابن حجر هیثمی گفته است: «التزام القبر أو ما عليه من نحو تابوت ولو قبره جبنحو يده وتقبيله بدعة مكروهة قبيحة» «چسبیدن به قبر و یا آنچه روی آن است از قبیل تابوت و ضریح و ... اگرچه قبر پیامبر جهم باشد و نیز دستزدن و بوسیدن آن بدعت مکروه و قبیحی است». امام محمد غزالی در احیاء علومالدین جلد۴ ص۴۹۱ گفته است: «والـمستحب في زيارة القبور أن يقف مستدبر القبلة مستقبلا بوجه الـميت وأن يسلم ولا يمسح القبر ولا يمسه ولا يقبله فإن ذلك من عادة النصارى» «مستحب است در زیارت قبور پشت به قبله روبروی میت ایستادن و سلامکردن، ولی نباید به قبر دست زد و یا دست کشید و نیز نباید آن را بوسید و یا دور آن طواف کرد، زیرا این اعمال از آداب و عادات مسیحیان است». اگر اعتقاد به تخریب گنبد و بارگاه و بناهای روی قبور دلیل وهابی بودن باشد، باید پیامبر ج، حضرت علی÷و ابوالهیاج اسدیسو ائمه زمان امام شافعی و خود امام شافعی و امام بخاری و امام مسلم و امام نووی و ابن حجر هیثمی و پیروانشان همگی وهابی باشند، زیرا: در صحیح مسلم آمده است: «عن أبي الهياج الأسدي قال: قال لي علي بن أبي طالب: ألا أبعثك على ما بعثني عليه رسول الله جأن لا تدع تمثالاً إلا طمسته ولا قبراً مشرفاً إلا سويته» «از ابوالهیاج اسدی روایت شده که گفت: علی بن ابیطالب به من گفت تو را انتخاب میکنم بر آنچه رسول الله جمن را بر آن انتخاب کرد وآن این است که هیچ عکس و تصویر و مجسمهای را فرونگذاری جز آنکه آن را پاک نمایی و از بین ببری و هیچ قبری را فرونگذاری جز آنکه آن را تخت نمایی». در کتاب [وسائل الشيعة چاپ سنگی جلد اول ص/ ۲۰۹] از کلینی بدین صورت نقل شده است: «عن أبي عبد الله قال: قال الإمام علي÷: بعثني رسول الله جإلى الـمدينة في هدم القبور وكسر الصور» «جعفر صادق گفت: امام علی فرمود، رسول خدا جمن را جهت تخریب (بنا و گنبد) روی قبور و شکستن تصاویر و مجسمهها به سوی مدینه مامور و رهسپار کرد». همچنین امام نووی در [شرح مسلم: ج۴، ص ۳۰۱ الی۳۰۴ ارشاد الساري] آورده است: «قال الشافعي في الأم: ورأيت الائمة بمكة يأمرون بهدم ما يبنى ويؤيد الهدم قوله ج، ولا قبراً مشرفا إلا سويته....» «امام نووی میفرماید: امام شافعی در کتاب الام گفته است: در مکه مشاهده نمودم که ائمه دستور دادند بنای روی قبور را ویران نمایند» و این عمل را فرموده رسول الله جکه فرموده: «ولا قبرا مشرفا إلا سويته»تأیید میکند. و اما ابن حجر هیثمی در این باره میگوید: «... ويجب الـمبادرة لهدمها وهدم القباب التي على القبور إذ هي أضر من مسجد الضرار لانها أسست على معصية رسول الله جلأنه نهى عن ذلك وأمر جبهدم القبور الـمشرفة وتجب إزلة كل قنديل أو سراج علي القبر ...» اقدام برای نابودی و تخریب قبرها و گنبد و بارگاهها که روی قبرها است واجب میباشد، چون ضررش از مسجد ضرار بیشتر است، برای اینکه بنای آنها در واقع نافرمانی از رسول الله جمیباشد. آن حضرت از ساختن بنا روی قبور نهی فرموده و به تخریب و نابودی آنها دستور دادهاست، پس از بین بردن همهی چراغها و تزئینات و گنبدها و.... بر روی قبور نیز واجب است. [الزواجر عن اقتراف الكبائر: تألیف ابن حجر، ج۱، ص/۱۲۱] در تفسیر آیه ۶ سوره فصلت علامه زمخشری صاحب تفسیر کشاف با توجه به عبارت «فاستقيموا اليه» و تفاوت آن با عبارت «فاستقيموا له» در تفسیر آیه مذکور میگوید: «فاستووا إليه بالتوحيد وإخلاص العبادة وغير ذاهبين يمينا ولا شمالا ولا ملتفتين إلى ما يسول لكم الشيطان من إتخاذ الأولياء والشفعاء وتوبوا إليه مما سبق لكم من الشرك» با توحید و اخلاص در بندگی، مستقیماً به سوی خدا روی آورید و به راست و چپ نروید و به فریبهای شیطان توجه نکنید که شما را به دست گرفتن-متوسل شدن- اولیاء و شفیعان تشویق میکند و از شرک گذشته خود به سوی خدا توبه کنید.