حدیث شصتم:
حدیث حبشی بن جناده از پیامبر جروایت شده که فرموده است: «علی از من است و من از علی میباشم، و جز علی و خودم کسی از من ادای فرض نمینماید» [امام احمد: ۴/۱۶۴-۱۶۵، ترمذی: ۴/۳۲۸، ابن ماجه: ۱۱۹، نسائی: ۳۴/۳۵، ۳۷، طبرانی و در الکبیر: ۳۵۱۱، ۳۵۱۳ و ابن ابی عاصم در السنة: ۱۳۲۰] آن را از طریق ابن اسحاق سبیعی از حبشی بن جناده روایت نمودهاند و قبل از اشاره به اسناد آن، به فریب و مغالطه مراجع رافضی میپردازیم [۱۸۴]که در مورد این حدیث میگویند از حدیث حبشی بن جناده با طرق متعدد که تماماً صحیحاند روایت شده و اگر منظور ایشان از طرق متعدد به حبشی بن جناده صحابی میباشد - دروغ آشکاری است، زیرا جز ابو اسحاق سبیعی کسی آن را از حبشی روایت ننموده است و از طرف دیگر از ابو اسحاق تنها سه طریق روایت گردیده است. و علاوه بر آن هیچ کدام از طرق آن نیز صحیح نمیباشد. و سخن دیگر مراجع رافضی که میگویند: «و هر آنکه در مسند احمد به حدیث مذکور مراجعه نماید پی خواهد برد که در حجة الوداع بوده که پیامبر جاندک زمانی بعد از آن جان به جان آفرین تسلیم نمود» - بیانگر حماقت و کوتاه فهمیبرای تحریف نصوص است و این روایت بر فرض صحت و ثبوت آن: پیامبر جآن را در عرفات و یا هر مکانی دیگر در حجة الوداع نفرموده و کسانی که احادیث صحیح را جمعآوری نمودهاند، هرگز آن را ذکر ننمودهاند، و جز رافضیان دجال صفت که در وضع احادیث به حق و معیار خداوند توجه نمینمایند، هیچ کسی این ادعا را نمینماید و تمام سخن در این روایت اینکه استاد امام احمد یحیی ابن آدم حدیث مذکور را با اسناد آن ذکر نموده و گفته است: از حبشی بن جناده و او روز حجه الوداع حضور داشته است – روایت شده که پیامبر جفرموده است: «علی از من است ....» و قول وی که میگوید: حبشی بن جناده روز حجة الوداع حضور داشته است بر اثبات حجت او برای پیامبر دلالت مینماید، زیرا او از اصحاب معروف و مشهور نیست بلکه جز ابو اسحاق سبیعی و شعبی کسی از وی روایت ننموده است [نگاه کنید به: ترمذی ۲/۲۰، معجم الکبیر: ۳۵۰۴-۳۵۰۵، تهذیب التهذیب: ۲/۱۷۶] و این حدیث با حدیث دیگر او نزد [ترمذی: ۲/۲۰ و طبرانی در الکبیر: ۳۵۰۴] تفاوت دارد که در آن حدیث میگوید: «در حجة الوداع از رسول خدا شنیدم که در حالی که او در عرفه ایستاده بود) و این عبارت حدیث به این امر تصریح مینماید که او در عرفات بوده است و اما حدیث مورد بحث ما سخن یحیی بن آدم استاد امام احمد است و قول حبشی (صحابی) نیست و ربطی به حدیث مذکور ندارد، بلکه برای شناساندن صحابی (مذکور) است و نمیتوان از تفاوت دو لفظ هردو حدیث چشم پوشی کرد.
[۱۸۴] از جمله سید عبدالحسین شرف الدین موسوی صاحب کتاب المراجعات که همین ادعا را در کتابش کرده است.