آخرین سرخاب و سفید آب ( مراجع شیعه پاسخ نمی دهند) - جلد سوم

فهرست کتاب

حدیث سی و نهم:

حدیث سی و نهم:

حدیثی که حضرت علی در روز شوری به عثمان و عبدالرحمن و سعد و زبیر می‌گوید: «شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا در میان شما غیر از من کسی یافت می‌شود که پیامبر جهنگام پیمان اخوت بین او و خودش برادری ایجاد کرده باشد؟ گفتند: خیر» ابن عبدالبر در [الاستیعاب: ۳/۳۵] آن را از طریق زیاد بن منذر از سعید بن محمد ازدی از ابو طفیل روایت نموده است و زیاد بن المنذر ابو جارود همدانی کوفی است، ابن معین می‌گوید: او بسیار دروغگو است و مرّه گفته است: او کذاب و دشمن خداست و هیچی نمی‌ارزد و ابو داود نیز او را تکذیب نموده است و امام احمد و نسائی و دیگران هم او را متروک (الحدیث) به شمار آورده‌اند و ابن حبان می‌گوید: «او رافضی است و درباره‌ اصحاب پیامبر جبه وضع حدیث می‌پردازد و در فضایل اهل بیت روایت‌هایی ذکر می‌نماید که اساساً ریشه‌ای ندارند». و دارقطنی نیز او را متروک به شمار آورده است و یحیی بن یحیی نیشابوری او را به وضع حدیث متهم نموده است. (فرقه جارودیه که فرقه‌ای از شیعه می‌باشند به او انتساب داده می‌شوند که نوبختی در «فرق الشیعة» به آن اشاره نموده و به بیان ضلالت‌های آنان از جمله قول به رجعت پرداخته است). و ابو الجارود زیاد بن منذر نیز از جانب عبدالبرّ در (الاستیعاب) آن را ضعیف به شمار آورده شده است. و حافظ در (التهذیب) در شرح حال زیاد از ابن عبدالبر نقل نموده که عبدالبر می‌گوید: «همگان اتفاق نموده‌اند بر اینکه او ضعیف و منکر الحدیث است و برخی نیز او را به دروغ گویی نسبت داده‌اند». و عمرو بن جماد قناد نیز در اسناد آن وجود دارد و او متهم به رافضی‌گری است. (و آیا بهتر نبود که حضرت علی در شورای مذکور برای رسیدن به خلافت، بجای اشاره به عقد اخوت به مواردی چون غدیرخم و آیات مد نظر شیعه اشاره می‌کرد؟ و چه جایی بهتر از اینجا برای ذکر این موارد وجود داشته؟ و چنانچه جایی برای دفاع از خلافت وجود داشته در حقیقت همین جا بوده است، ولی می‌بینیم که حتی در اینجا و در این حدیث نیز به فرض صحت آن، باز چیزی از عقاید شیعه وجود ندارد و تنها می‌توان گفت که حضرت علی یکی از نامزدهای خلافت بوده و برای همین به یکی از فضایل خود اشاره داشته است).