سوال ۸۷:
مورخین شیعه و سنی متفق هستند که پیامبر جو ابوبکر هنگام هجرت از مکه به مدینه، شخصی را جهت راهنمایی و نشان دادن مسیر استخدام نمودند. سوال اینجاست که آیا این امر ۲ چیز را نشان نمیدهد؟ اول: اینکه پیامبر جبدون موارد وحی دارای علم غیبی نبوده وگرنه چه نیازی به استخدام شخصی دیگر و همراه کردن او در مسیر راه بوده است؟ مراجع شیعی میگویند معصومین هرگاه اراده کنند به علم غیب خود رجوع میکنند و از آن استفاده مینمایند و در غیر اینصورت ممکن است از علم خود استفاده نکنند، خوب ما میگوییم: آیا زمان هجرت بهترین موقع برای استفاده از علم غیب نبوده است؟ چونکه خطر کشته شدن و تعقیب دشمنان وجود داشته است، ولی میبینیم که برای راهنمایی از شخصی دیگر کمک گرفتهاند و جالب است که مراجع شیعه میگویند: امام به راههای زمین و آسمان آگاهی دارد!!! پس داشتن علم غیب و رجوع به آن مردود است و حتی هنگام هجرت نیز زمانی که در غار بودهاند، خطر پیدا شدن و کشته شدن ایشان توسط کفار بوده است ولی توسط امداد غیبی و الهی نجات پیدا میکنند، یعنی زمانی که خداوند اراده میکند، نیروهای غیبی خود را میفرستد. دوم: اینکه میبینیم پیامبر جبرای حل مشکل خود به شخص زنده دیگری متوسل شده است، پس چگونه است که شما برای حل مشکلات خود به پیامبرجو امامانی که نیستند و مردهاند متوسل میشوید؟ یعنی در حقیقت در دعاهای خود به قبور ایشان و به مدعو غیبی متوسل میشوید که نوعی شرک (شرک در عبادت) است، وگرنه مسلم است که انسان برای حل امور دنیوی خود به شخصی زنده و اسباب و علل رفع آن مشکل متوسل میشود و این همان کاری است که پیامبرجنیز انجام داده و به شخصی که راهنمای راه بوده است متوسل شده و از او کمک گرفته است. شما برای همه امور خود، اعم از دنیوی و اخروی به ائمه متوسل میشوید، در صورتیکه ایشان خود در حل امور دنیوی به خداوند توکل کرده و البته برای رفع آن به دیگران و به مشورت و غیره... روی میآوردهاند و در دعا نیز به خداوند و صبر و نماز و مواردی که در قرآن بیان شده متوسل میشدهاند نه به اولیاء و قبور ایشان (در سوره نساء، ۱۷۵ آمده که به خداوند متوسل شوید و در سوره بقره، ۴۵، ۱۵۳ آمده که به نماز و صبر توسل جوئید و در سوره حج، ۷۸ آمده که به خدا متوسل شوید و هیچجا نیامده که به قبور مردگان متوسل شوید) مثلا آیا پیامبر جبه حضرت ابراهیم و پیامبران قبلی و قبور ایشان متوسل میشده است؟ پس توسل شیعیان به اولیاء باطل است. (داشتن این عقاید بخاطر این است که مدعیان تشیع، اولیاء را زنده میپندارد و به سوره آل عمران آیه ۱۶۹ استناد میکنند که در همین کتاب در پاسخ به سخنان جناب قزوینی به این استدلال بطور مفصل پاسخ داده شده است).