سوال ۳۲:
دائم مشاهده میشود که آخوندها و مراجع رافضی میگویند این وهابیت اصلا مسئله مهم و خاصی نیست و عقاید ایشان به هیچ عنوان مورد توجه کسی نمیباشد و حتی اهل سنت نیز با ایشان مخالف هستند!!! و تعداد بسیار اندکی دارای عقاید وهابی هستند!!! سوال اینجاست که پس چرا شما اینقدر به جنب و جوش افتادهاید و دائم در حال صحبت از وهابیت هستید؟ در شبکههای ماهوارهای دائم برنامههای پاسخ به شبهات وهابیت میگذارید و بالای منبرها دائم از عقاید و اعمال آنها صحبت میکنید؟ چطور این همه هزینه میکنید برای زدن شبکههای ماهوارهای و سایتهای اینترنتی و چاپ کتاب تا در مورد مسئلهای بیاهمیت بحث کنید؟ اگر کسی به این مسئله توجهی ندارد، خوب شما دیگر چه میگویید؟ البته من میدانم درد شما چیست؟ درد شما اسلام واقعی و قرآن و سنت است و چون نمیتوانید بطور علنی با این موارد مخالفت کنید، میآیید و وهابیت را پیش میاندازید تا افکار مردم را منحرف کنید. ترس شما به این خاطر است که مبادا روزی مردم بخواهند به سمت اسلام واقعی بروند و بیدار شوند و مشت شما دروغگویان برایشان باز شود، خوب آن موقع شما باید دکان خود را تعطیل کرده و تشریف ببرید. وقتی میبینیم حتی در میان قشر روحانی و مجتهدین کسانی همچون علامه برقعی/بیدار میشوند، بنابراین مردم نیز چنانچه تحقیق و مطالعه کنند، بیدار خواهند شد. حتی جناب قزوینی میگفت ۳۰ نفر از روحانیون و طلابی که با کاروان روحانیون به حج رفته بودند در آنجا با وهابیون انس گرفتهاند و به هنگام بازگشت متمایل به تفکرات وهابی شدهاند. پس طبق این سخن جناب قزوینی معلوم شد که ترس شما از چیست؟ از علم، از دانش، از ایجاد اتحاد و برادری، از بیداری مردم و همیشه نیز همین بوده است راز هراس دیکتاتوران تاریخ.