حدیث هفتاد و هشتم:
پیامبر جدر حدیث عبدالرحمن بن عوف فرموده است: سوگند به آنکه جانم در دست اوست نماز و زکات را ادا مینمائید یا اینکه مردی از خودم یا مانند خود به سوی شما میفرستم و دست علی را بگرفت و فرمود: این همان مرد (مورد نظر) است. صاحب [الکنز: ۳۶۴۹۷] آن را به ابن ابی شیبه در [مصنف: ۱۲/۶۶] نسبت داده است و ابو یعلی آن را در مسند خود (شماره ۸۵۹) (۲/۱۶۵-۱۶۶) از طریق ابن ابی شیبه تخریج نموده است و به [مجمع الزوائد: ۹/۱۳۴] نگاه کنید: که همگی از طریق طلحه بن جبر -یا جبیر-از عبدالمطلب بن عبدالله از مصعب بن عبدالرحمن از عبدالرحمن بن عوف روایت نمودهاند و اسناد آن ضعیف است، و جوزجانی طلحه بن جبر را واهی دانسته است و طبری گفته است: با نقل طلحه حجتی ثابت نمیگردد و حاکم تساهل نموده و آن را صحیح دانسته است و ذهبی آن را رد نموده و گفته است: طلحه در روایت حدیث اهمیت و منزلت چندانی ندارد و هیثمیدر (الـمجمع) روایت مذکور را به سبب وجود طلحه در اسناد آن ملول دانسته است و در اسناد آن علت دیگری وجود دارد که همان وجود ابن مطلب بن حنطب باشد و حافظ در (التقریب) میگوید: او راستگوست اما بسیار اهل تدلیس و ارسال است و همواره روایتش به صورت معنعن است و به سماع (مستقیم) تصریح ننموده است و به عبارت «رجلاً مني أو کنفي» متن روایت را دچار اضطراب نموده است و این لفظ خاص علی نیست بلکه برای کسانی مانند جلیبیب هم وارد شده است، اما آنچه در اینجا قابل ذکر است این حدیث ضعیف است و به ثبوت نرسیده و احتجاج به آن صحیح نیست.