شاخههای پراکندهای از بحث در رابطه با عموم و خصوص
اول: هرگاه عام در سیاق مدح یا ذم واقع شود، آیا بر عموم خود باقی میماند؟
نظرهای مختلفی در این باره هست؛ یکی اینکه: بله، چون چیزی آن را از عمومیتش منصرف ننموده، و بین عموم با مدح یا ذم منافاتی نیست.
دوم اینکه: نه؛ زیرا که چون دیگر در روند عموم دادن نیست، بلکه برای مدح یا ذم است.
سوم: که أصح أقوال است ـ اینکه: تفصیل میدهیم، پس عموم خواهد داشت در صورتی که عام دیگری که در سیاق آن نباشد با آن معارضه کند، و عمومیت نخواهد داشت در صورتی که معارضه باشد.
مثال آن در صورتی که معارض نباشد فرموده خدای تعالی است:
﴿إِنَّ ٱلۡأَبۡرَارَ لَفِي نَعِيمٖ ١٣ وَإِنَّ ٱلۡفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٖ ١٤﴾[الانفطار: ۱۳-۱۴].
و مثال صورتی که معارض باشد فرموده خدای تعالی:
﴿وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَٰفِظُونَ ٥ إِلَّا عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِهِمۡ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُمۡ﴾[المؤمنون: ۵-۶].
که در سیاق مدح است و به ظاهر آن جمع بین دو خواهر ـ با ملک یمین و کنیز بودن دو خواهر ـ میتوان نمود، ولی معارض آن آمده:
﴿وَأَن تَجۡمَعُواْ بَيۡنَ ٱلۡأُخۡتَيۡنِ﴾[النساء: ۲۳].
که شامل منع ازدواج با دو خواهر در یک وقت با وجود کنیز بودن آن دو نیز میشود، و برای مدح هم نیست، پس آیه اول بر غیر این مورد حمل میشود و اینکه منظور شمول آن به این مورد نمیباشد.
و مثال آن در ذم:
﴿وَٱلَّذِينَ يَكۡنِزُونَ ٱلذَّهَبَ وَٱلۡفِضَّةَ﴾[التوبة: ۳۴].
میباشد که در روند ذم است، و ظاهر آن نسبت به زیورآلات مباح نیز عمومیت دارد، و معارض آن حدیثی است که جابر روایت کرده: «در زیورها زکات نیست» پس اولی را بر غیر این مورد حمل کردهاند.
دوم: در مورد خطابی که مخصوص رسول خداصاست؛ مانند: (یا أیها النبي) (یا أیها الرسول) اختلاف شده که آیا شامل أمت میشود؟ بعضی گفتهاند: آری؛ زیرا که أمر به الگو عرفاً أمر به پیروانش نیز هست، ولی قول أصح از لحاظ أصول منع شمول آن است، چون این تعبیرها به آن حضرت اختصاص دارد.
سوم: در مورد خطاب به «یأیها الناس» اختلاف است که آیا پیغمبر صرا شامل میشود یا نه؟ نظرهای مختلفی ابراز داشتهاند:
أصح أقوال ـ که اکثر علما هم برآنند ـ اینکه: بله، به جهت عمومیت داشتن صیغه نسبت به آن حضرت؛ ابن أبی حاتم از زهری آورده که گفت: هر گاه خداوند بفرماید: « ای کسانی که ایمان آوردهاید چنین کنید» پیغمبر صاز آنهاست.
دومین نظر منفی است؛ به دلیل اینکه شرع برای تبلیغ دیگران بر زبان او آمده، و به جهت ویژگیهایی که دارد.
و سوم اینکه: اگر با کلمه «قل = بگو» آمد، شامل خودش نمیشود، چون این کلمه در تبلیغ ظهور دارد، و قرینه عدم شمول به آن حضرت است؛ و اگر مقارن با این کلمه نبود شامل آن حضرت میشود.
چهارم: بنابر أصح أقوال در علم اصول: خطاب با «یا أیها الناس» کافر یا برده را نیز شامل میشود به جهت عموم لفظ. و بقولی: کافر را نمیگیرد بنابراین مبنی که کفار به فروع شرع مکلف نیستند، و برده نیز خارج است؛ زیرا که شرعاً منافع او به مولایش برمیگردد.
پنجم: در مورد «مَن» اختلاف است که آیا مؤنث را شامل میشود؟ بنا به قول أصح: بله، برخلاف علمای حنفی، دلیل ما فرموده خدای تعالی است:
﴿وَمَن يَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ﴾[النساء: ۱۲۴].
که تفسیر آن به هر دو جنس مذکر و مؤنث دلیل بر شمول «من» نسبت به هر دو میباشد، و فرموده خداوند:
﴿وَمَن يَقۡنُتۡ مِنكُنَّ لِلَّهِ﴾[الأحزاب: ۳۱].
و در مورد جمع مذکر سالم اختلاف شده که آیا زنان را نیز فرا میگیرد؟ أصح آن است که: نه، چون در صورتی داخل در مفهوم آن میشوند که قرینهای در بین باشد، و اما در جمع تکسیر بدون خلاف داخل هستند.
ششم: در خطاب به ﴿يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ﴾اختلاف شده که آیا شامل مؤمنین نیز میشود یا نه؟ قول أصح آن است که: نه؛ زیرا که لفظ بر کسانی که یاد شدهاند قرار میگیرد. و بقولی: اگر در معنی مورد خطاب مسلمانان با اهل کتاب شریک باشند، آنها را نیز شامل میشود وگرنه؛ نه.
و در خطاب به ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾اختلاف است که آیا شامل أهل کتاب نیز میشود؟ گفته میشود که: نه، بنابر اینکه آنها به فروع مخاطب نیستند. و بقولی: بله؛ که ابن السمعانی این قول را اختیار کرده و گفته: و فرموده خداوند: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾خطاب تشریف است نه تخصیص.