الإتقان فی علوم القرآن - فارسی- جلد دوم

فهرست کتاب

فواید پراکنده

فواید پراکنده

بعضی گفته‌اند: در قرآن ناسخی نیست مگر اینکه منسوخ پیش از آن ترتیب یافته است، به جز دو آیه: آیه عِده در سوره البقره، و فرموده خداوند:

﴿لَّايَحِلُّ لَكَ ٱلنِّسَآءُ[الأحزاب: ۵۲].

که پیش از منسوخ آمده.

دیگری آیه سومی افزوده، و آن آیه حشر درباره فَیئ می‌باشد ـ بنا به رأی کسی که آن را به آیه انفال:

﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَيۡءٖ[الأنفال: ۴۱].

نسخ گردیده می‌داند.

و عده دیگر آیه چهارمی را افزوده‌اند، و آن فرموده خدای تعالی:

﴿خُذِ ٱلۡعَفۡوَ[الأعراف: ۱۹۹].

می‌باشد، یعنی اضافه از اموال آنها را، بنا به رأی کسی که آن را به آیه زکات منسوخ شمرده است.

و ابن العربی گفته: «هر چه در قرآن از گذشت از کفار، روی‌گرداندن و اعراض و دست شستن از آنان آمده، به آیه شمشیر نسخ شده است، آیه شمشیر این است:

﴿فَإِذَا ٱنسَلَخَ ٱلۡأَشۡهُرُ ٱلۡحُرُمُ فَٱقۡتُلُواْ ٱلۡمُشۡرِكِينَ...[التوبة: ۵].

که صدوبیست‌وچهار آیه را نسخ کرده سپس آخر آن اولش را نسخ نمود».

و اشکال این گفته گذشت. و نیز گفته: از عجیب منسوخ فرموده خدای تعالی است: ﴿خُذِ ٱلۡعَفۡوَکه اول و آخر آن یعنی: ﴿وَأَعۡرِضۡ عَنِ ٱلۡجَٰهِلِينَمنسوخ است؛ و وسط آن یعنی ﴿وَأۡمُرۡ بِٱلۡعُرۡفِمحکم می‌باشد.

وی گفته: و نیز از منسوخهای شگفت‌انگیز آیه‌ای است که اولش منسوخ و آخرش ناسخ است و نظیری ندارد، و آن فرموده خداوند است:

﴿عَلَيۡكُمۡ أَنفُسَكُمۡۖ لَا يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا ٱهۡتَدَيۡتُمۡ[المائدة: ۱۰۵].

«اگر به امر به معروف و نهی از منکر هدایت شدید، و این ناسخ (علیکم أنفسکم) می‌باشد».

و سعیدی گفته: هیچ منسوخی بیش از فرموده خدای تعالی:

﴿قُلۡ مَا كُنتُ بِدۡعٗا مِّنَ ٱلرُّسُلِ[الأحقاف: ۹].

باقی نمانده است، که شانزده سال ماند تا اینکه اول سوره‌ی الفتح در سال صلح حدیبیه نسخ شد.

و هبة الله سلامه الضریر درباره فرموده خدای تعالی:

﴿وَيُطۡعِمُونَ ٱلطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ[الإنسان: ۸].

گفته بود: از این جمله کلمه (وأسیراً) نسخ شده است، و منظور أسیر مشرکین می‌باشد، پس چون کتاب بر او خوانده می‌شد دخترش می‌شنید، وقتی به اینجا رسید دخترش گفت: ای پدر خطا کردی، گفت: چطور! جواب داد: مسلمانان اجماع دارند که أسیر غذا داده می‌شود و نمی‌گذارند از گرسنگی بمیرد، پس گفت: راست می‌گویی.

و شیذله در البرهان گفته: نسخ ناسخ جایز است که ناسخ منسوخ گردد، مانند فرموده خدای تعالی:

﴿لَكُمۡ دِينُكُمۡ وَلِيَ دِينِ ٦[الکافرون: ۶].

آن را فرموده خدای تعالی:

﴿حَتَّىٰ يُعۡطُواْ ٱلۡجِزۡيَةَ[التوبة: ۲۹].

نسخ گردانید. چنین گفته، ولی از دو جهت در آن نظر است:

وجه اول: قبلا اشاره شد.

وجه دوم: فرموده خدای تعالی:

﴿حَتَّىٰ يُعۡطُواْ ٱلۡجِزۡيَةَ[التوبة: ۲۹].

مخصص آیه است نه ناسخ آن، البته می‌توان مثال دیگری برای آن آورد: آخر سوره‌ی المزمل که ناسخ اول سوره است و منسوخ به وجوب نمازها.

و فرموده خداوند:

﴿ٱنفِرُواْ خِفَافٗا وَثِقَالٗا[التوبة: ۴۱].

که ناسخ آیات دست برداشتن از کفار، و منسوخ به آیات عذر می‌باشد.

و ابوعبید از حسن و ابومیسره آورده که گفتند: در سوره‌ی المائده منسوخی نیست. ولی اشکال می‌شود به آنچه در مستدرک از ابن عباس آمده که فرموده خداوند:

﴿فَٱحۡكُم بَيۡنَهُمۡ أَوۡ أَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ[المائدة: ۴۲].

منسوخ است به فرموده خداوند:

﴿وَأَنِ ٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ[المائدة: ۴۹].

و ابوعبید و دیگران از ابن عباس آورده‌اند که گفت: اولین چیزی که از قرآن نسخ شد آیه قبله و سپس آیه روزه نخستین بوده است.

مکی گفته: و بنابراین در سوره‌های مکی نباید ناسخی باشد و حال آنکه آورده‌اند که در آیاتی از آنها واقع شده، ازجمله: فرموده خدای تعالی در سوره غافر:

﴿ٱلَّذِينَ يَحۡمِلُونَ ٱلۡعَرۡشَ وَمَنۡ حَوۡلَهُۥ يُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ[غافر: ۷].

که ناسخ فرموده خدای تعالی است:

﴿وَيَسۡتَغۡفِرُونَ لِمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ[الشوری: ۵].

می‌گویم: بهتر از این نسخ برپایی شب از اول سوره‌ی المزمل به آخر آن است، یا وجوب نمازهای پنجگانه که به اتفاق در مکه بوده است.