الإتقان فی علوم القرآن - فارسی- جلد دوم

فهرست کتاب

فایدۀ دیگر

فایدۀ دیگر

برهان الدین رشیدی یادآور شده که صفات خداوندی که بر صیغه مبالغه آمده‌اند همه مجاز می‌باشند، چون این صیغه‌ها برای مبالغه‌اند و حال آنکه در صفات خداوند مبالغه نیست؛ چون مبالغه آن است که برای چیزی بیش از آنچه برایش هست اثبات نمایی، در صورتی که صفات خدای تعالی در کمال نامتناهی است و در آنها مبالغه نمی‌شود کرد، و نیز مبالغه در صفاتی است که قابلیت کم و زیاد شدن را داشته باشند، و حال آنکه صفات خداوند منزه از کم و زیاد شدن اند. این گفته را شیخ تقی‌الدین سبکی نیز نیکو شمرده است.

و زرکشی در البرهان گفته: تحقیق آن است که صیغه‌های مبالغه بر دو گونه‌اند.

یکی: آنچه مبالغه در آن برحسب زیادتی فعل انجام می‌شود.

و دوم: مبالغه در آن برحسب تعدد مفعولها انجام می‌گیرد.

و بدون شک تعدد مفعولها مایه فزون شدن فعل نمی‌شود، چون یک فعل ممکن است بر عده‌ای واقع گردد، و صفات خدای تعالی بر این قسم منطبق می‌شود و اشکال از بین می‌رود، لذا کسی درباره «حکیم» گفته: معنی مبالغه در آن تکرار حکمت نسبت به شریعتها و احکام است.

و در کشاف گوید: مبالغه در «التواب» برای دلالت بر بسیاری توبه‌کنندگان به درگاهش می‌باشد، یا به خاطر اینکه در بالاترین حد توبه را می‌پذیرد که توبه کننده به منزله کسی می‌شود که هیچ گاه گناهی مرتکب نشده باشد، چون کرمش وسیع است.

و یکی از فضلا در مورد فرموده خداوند:

﴿وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ[البقرة: ۲۸۴].

و خداوند بر هر چیزی توانا است.

سؤالی وارد آورده اینکه: «قدیر» صیغه مبالغه است، پس مستلزم زیادتی بر معنی «قادر» می‌باشد، و زیادتی بر معنی «قادر» محال است، چون در ایجاد از یکی ممکن نیست به اعتبار افراد برتری واقع شود، (خلاصه قدرت در ایجاد افراد مختلف یکی است و کم و زیاد نمی‌گردد).

در جواب گفته شده: چون نمی‌توان مبالغه را بر هر فرد حمل کرد باید به مجموع افرادی که سیاق بر آنها دلالت دارد توجه داد، پس اینها نسبت به بسیاری متعلق می‌باشند نه وصف.