الإتقان فی علوم القرآن - فارسی- جلد دوم

فهرست کتاب

قاعده

قاعده

هر گاه امر دایر باشد بین اینکه محذوف اول باشد یا دوم، دوم قرار دادنش اولی است، و از اینجاست که ترجیح داده شده که محذوف در مانند:

﴿أَتُحَٰٓجُّوٓنِّي[الأنعام: ۸۰].

نون وقایه باشد نه نون رفع، و در:

﴿نَارٗا تَلَظَّىٰ[اللیل: ۱۴].

تاء دوم را محذوف دانسته‌اند نه تاء مضارع را، و در:

﴿وَٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَحَقُّ أَن يُرۡضُوهُ[التوبة: ۶۲].

گفته‌اند: خبر دومی حذف شده نه اولی، و در مانند:

﴿ٱلۡحَجُّ أَشۡهُرٞ[البقرة: ۱۹۷].

محذوف مضاف دوم است نه اولی یعنی: حج أشهر، نه أشهرالحج. و گاهی واجب است از اولی تقدیر شود، مانند:

﴿إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَٰٓئِكَتَهُۥ يُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِيِّ[الأحزاب: ۵۶].

بنا به قراءت «ملائکته» به رفع؛ زیرا که خبر به دومی اختصاص دارد چون به صیغه جمع وارد شده است، و گاهی به عکس واجب است از دومی تقدیر گردد، مثل:

﴿أَنَّ ٱللَّهَ بَرِيٓءٞ مِّنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ وَرَسُولُهُۥ[التوبة: ۳].

یعنی: ورسوله بریئٌ ایضاً، چونکه خبر بر دومی مقدم است.